loading...

کارآفرینی

مسعود بازدید : 54 چهارشنبه 11 تیر 1399 زمان : 17:17 نظرات (0)

 

11 درس کارآفرینی که از برندن کوکس، کارآفرینی جوان و موفق می گیریم


برندن کوکس (Brendan Cox) یک کارآفرین اصل ایالت نیوجرسی آمریکا است که توانسته است تا برای خودش در زمینه کارآفرینی موفقیت های زیادی کسب کند و تبدیل به فردی موفق در این زمینه شود. او برای اولین بار هنگامی که 14 ساله بوده است کار کارآفرینی را با کار کردن در یک شرکت تولید کننده گوشی های همراه هوشمند آغاز کرده است. چند سال بعد از موفق شده است تا با استخدام کردن یک طراح گرافیکی برای خودش، وب سایتی را تولید کند و از طریق این وب سایت به کسب درآمد می پردازد. او به عنوان یک فردی که از نوجوانی کار کارآفرینی را آغاز کرده است اطلاعات ارزشمندی را در این باره دارد.


او می گوید شما هرگز از افراد موفق در زمینه کارآفرینی، این شش عبارت را نمی شونید:

1.   نوجوانان و تازه کارانی که زیر 30 سال هستد نمی توانند برای خودشان کارآفرینی موفقی شوند و سرمایه جمع کنند.

2.  برای موفق شدن در کار کارآفرینی، نیاز به مشخص کردن هیچ هدفی ندارید!

3.  برای این که کارآفرین موفقی شوید؛ نیازی نیست بدانید که چه مشکلی را می خواهید حل کنید!

4.  برای موفق شدن در کار کارآفرینی مهم ترین عاملی که تاثیرگذار است عامل شانس می باشد.

5.  تلاش کردن سود چندانی در موفقیت شما به عنوان یک کارآفرین ندارد.

6.  شما برای این که کارآفرین موفقی شوید می توانید خودتان به تنهایی این کار را انجام دهید و نیازی به داشتن یک تیم مناسب برای این کار ندارید.

او به افرادی که می خواهند کار کارآفرینی را شروع کنند 11 توصیه می کند که با عمل کردن به آن می توانند کارآفرینانی موفق شوند. این توصیه ها به قرار زیرند:


1) بیشتر از این که حرف بزنید؛ عمل کنید.

دوصد گفته چون نیم کردار نیست؛ بنابراین بهتر است به جای این که درباره کارهایی که قرار است در آینده انجام دهید حرف بزنید سعی کنید عمل کنید. سعی نمایید انرژی که بر روی حرف زدن درباره موفقیت صرف می کنید را برای انجام حقیقی کارها ذخیره کنید. کارآفرینانی که بیشتر از دیگران عمل گرا بوده اند و بیشتر سعی کرده اند تا به جای صحبت کردن درباره یک موضوع، به آن عمل کنند بسیار موفق تر از دیگر کارآفرینانی بوده اند که بیشتر حرف می زدند ولی در عمل یک قدم هم به جلو برنمی داشته اند.



2) برای خودتان اهداف واقع گرایانه ای تنظیم کنید.

اهدافی که برای خودتان تعیین می کنید باید بر اساس توانایی هایی باشند که دارید. همچنین در تعیین کردن این اهداف باید شرایط خودتان را هم درنظر بگیرید. به عنوان مثال ممکن است فردی که در اینستاگرام 20 فالور دارد برای خودش هدف 100000 فالور را قرار دهد. این هدف واقع گرایانه نیست! اما در صورتی که همین فرد برای خودش هدف رفتن به سمت داشتن 100 فالوور را تعیین کند؛ این هدف واقع گرایانه تر می شود! سپس می توانید از 100 به 1000 و 10000و نهایتاً به 100000 هم برسید.


3) کل تجارت را برای هدف پول درآوردن آغاز نکنید.

ممکن است این عبارت به نظر شما کمی متناقض به نظر برسد! منظور این است که شما باید تجارت را با انجام دادن آن چه که می خواهید و به آن علاقه دارید آغاز کنید و باید سعی نمایید کاری کنید که آن دسته از فعالیت هایی را برای خودتان برگزینید که برایتان لذت بخش باشند. نباید یک تجارت را شروع کنید صرفاً برای این که پول درآورید در صورتی که به فعالیتی که در این تجارت انجام می دهید هیچ علاقه ای ندارید! چون در این صورت تجارت شما شکست خواهد خورد.


4) داشتن ارتباطات مناسب یکی از مهم ترین کلیدهای انجام کار است.

یکی از مهم ترین نکته هایی که شما به عنوان یک کارآفرین باید به آن توجه داشته باشید (که باعث موفقیت شما می شود) این است که باید توانایی برقرار کردن ارتباطات مناسب با دیگران را دشته باشد. در حقیقت باید گفت که در تجارت، ارتباط گرفتن با دیگران کلیدی ترین بخش انجام کار است. در حقیقت کلید انجام بسیاری از کارها در تجارت این است: "چه کسانی را می شناسید؟" و این نیست: "چه چیزهایی می دانید" بنابراین به این عامل آن گونه که شایسته است توجه داشته باشید.


5) شبکه های اجتماعی همه چیز است!

در صورتی که تجارت شما برای بازاریابی از شبکه های اجتماعی استفاده نمی کند؛ احتمال موفقیتی برای آن وجود ندارد! شما باید حتماً به شبکه های اجتماعی به عنوان ابزاری برای به اشتراک گذاری تجارتتان با میلیون ها کاربر به صورت روزانه استفاده کنید. استفاده از شبکه های اجتماعی برای شما دارای مزیت هایی است که هنگامی که می خواهید بازاریابی کنید می توانید از این مزیت ها استفاده کنید و برند خودتان را بهتر از گذشته بازاریابی کنید.

6) از شکست خوردن نترسید.

درست است که شکست خوردن ممکن است برای شما دشوار باشد ولی شما نباید از آن بترسید. موفقیت های بزرگ همگی بر روی شکست های بزرگ بنا نهاده شده اند بنابراین شکست می تواند پله ای باشد که از آن برای پیروزی استفاده کنید. ادیسون برای یکی از آزمایش هایش 10 بار شکست خورد و بار یازدهم پیروز شد. وقتی از او پرسیدند که احساسش درباره 10 شکستی که داشته است چیست او پاسخ داد من فکر می کنم که موفقیت من در حقیقت در یک پروسه یازده مرحله ای بدست آمد و مرحله یازدهم کاری بود که ده مرحله اول آن همان آزمایش هایی بود که انجام دادم!

7) انتظار نداشته باشید که همه چیز را بدانید چون این گونه نیست.

آموزش پروسه ای است که در تمام طول عمر ادامه پیدا می کند. بنابراین هرگز این گونه نیست که همه انسان ها همه چیز را بدانند. شما باید همیشه سعی کنید به دیگران گوش دهید و پندهای آن ها را در زندگی بکار ببندید. مخصوصاً دنیای تجارت دنیایی است که مدام در حال تغییر و دگرگونی می باشد و شما برای این که خودتان را با این وضعیت تطبیق دهید باید چیزهای جدیدی را یاد بگیرید و همیشه در حال آموختن باشید.


8) به رقبای خودتان توجه کنید.

این کار یک کار کاملاً رقابتی است. شما باید سعی کنید تا از رقبای خودتان جلو بزنید تا در این کار موفق شوید. بنابراین باید آن ها را درنظر داشته باشید. همچنین با شناخت بهتر آن ها می توانید از آن ها بخواهید که به شما کمک کنند. شما باید در عین حال ارزش رقبای خودتان را بدانید و سعی کنید تا از ویژگی های مثبتی که فکر می کنید آن ها دارد استفاده کنید تا شرکت خودتان را بهتر و بهتر کنید. بنابرین توجه کردن به افرادی دیگر که در زمینه شما کار می کنند نیز یکی دیگر از نکته هایی است که برای یک کارآفرین خوب شدن باید درنظر داشته بشید.


9) به خودتان ایمان داشته باشید.

وقتی می خواهید کاری را شروع کنید اولین نکته ای که باید درنظر داشته باشید این است که به خودتان ایمان داشته باشید. شما باید اعتماد به نفس خودتان را حفظ کنید. در صورتی که کاری که می خواهید انجام دهید در گذشته انجام نشده است؛ فکر نکنید که در آینده هم انجام نخواهد شد! بله درست است که هیچ کس خالی از اشتباه نیست ولی شما باید سعی کنید تا میزان اشتباهات خودتان را به حداقل برسانید و کار را با کیفیت عالی انجام دهید.


10) از تلاش برای بهتر شدن نترسید.

بسیاری از شرکت ها هستند که از تلاش کردن برای بهتر کردن امورات خود دست می کشند. آن ها فکر می کنند که نمی توانند کارهای خودشان را بهتر کنند و بهتر است اوضاعشان به همین منوال باقی بماند. این تفکر غلط است! هنگامی که می خواهید یک تجارت ایجاد کنید باید از همان ابتدا به این فکر باشید که آن را رشد دهید و بهتر و بهتر کنید و برای این کار زحمت بکشید. در صورتی که انتظار داشته باشید که همه چیز خود به خود درست شود سخت در اشتباه می باشید!


11) موفقیت نیاز به زمان دارد پس صبور باشید.

آخرین (و البته نه کم اهمیت ترین!) نکته این است که باید صبر داشته باشید. شما نمی توانید یک شبه ره صدساله را بپیمایید و برای این که این کار را انجام دهید باید پله پله حرکت کنید و صبوری پیشه کنید. اگر عجله داشته باشید که زودتر به موفقیت برسید در کار شکست می خورید چون امکان بوجود آمدن چنین شرایطی برای شما هرگز به وجود نخواهد آمد. همه چیز به یک باره اتفاق نمی افتد و برای انجام این کار باید همزمان با تلاش، صبر هم داشته باشید.

 

مسعود بازدید : 107 دوشنبه 02 تیر 1399 زمان : 12:13 نظرات (0)

 

تدوین طرح توجیهی با نرم افزار کامفار

 

آیا شما نحوه نوشتن طرح توجیهی را می‌دانید؟  یک طرح توجیهی طرحی کلی از مهم‌ترین مسائل مربوط به یک ایده کسب و کار است و هدف آن شناسایی عواملی است که مانع موفقیت شما در بازار کار می‌شود. به عبارت دیگر، طرح توجیهی تعیین می‌کند آیا یک ایده کسب و کار ایده‌ای معقول است یا نه.

طرح توجیهی تمامی اطلاعات ضروری برای طرح کسب و کار را در اختیار مخاطب قرار می‌دهد. طرح توجیهی تمامی اطلاعات ضروری برای طرح کسب و کار را در اختیار مخاطب قرار می‌دهد. هدف از اجرای هر طرح توجیهی کسب سود و منفعت است؛ از اینرو به منظور دست‌یابی به معیار و شاخص مناسب جهت تعیین سوددهی و یا عدم سوددهی طرح‌ها، مجموعه‎ای از شاخص‌های مالی و اقتصادی در طی سال‎ها‎ی قبل توسط کارشناسان و اقتصاددانان بزرگ تعریف و استفاده شده است. هدف از آنالیز مالی طرح امکان‌سنجی در گزارشات توجیهی نیز کسب شاخص‌های مالی و اقتصادی به منظور تصمیم‌گیری صحیح‎ می‎‎باشد. در تجزیه و تحلیل مالی، استفاده از هزینه‌های سرمایه‌گذاری، هزینه‌های تولید، درآمد سالیانه پیش‌بینی شده برای طرح و سایر مبانی و مفروضات مورد نیاز برای انجام محاسبات، صورت حساب سود (زیان)، صورت گردش وجوه نقد، ترازنامه پیش‌بینی شده، تهیه و تنظیم‎ می‎‎شود.

معمولاً نوشتن طرح توجیهی توسط یک فرد متخصص در زمینه کسب و کار به تحریر در می آید.  بخش های مختلف طرح توجیهی را می توان به سه دسته تقسیم کرد:

  • تجزیه و تحلیل مالی که برای مطالعه و تحلیل ابعاد مختلف مسائل مالی و سودآوری طرح توجیهی صورت می‌گیرد.
  • مطالعه جامع بازار که در آن ابعاد مختلف بازار هدف برای عرضه محصول نهایی طرح توجیهی مورد بررسی قرار می‌گیرد. این ابعاد مسائلی مثل کمبودها، بازار هدف، عرضه، تقاضا و باقی موارد را در بر می‌گیرند.
  • توجیه‌پذیری فنی که به منظور بررسی ابعاد فنی طرح توجیهی مثل فناوری، ظرفیت، محل اجرا، ماشین آلات و تجهیزات تولید و ساختار اجرائی طرح انجام می‌شود.

در نوشتن طرح توجیهی، معمولاً نظر افراد تصمیم گیرنده را به سمت مسیری خاص سوق می‌دهند. بسیاری از اوقات تنها یک مسیر فعالیت وجود دارد، ولی باید تغییراتی در این وضعیت صورت گیرد. لذا باید در روند آماده سازی طرح توجهی باید نکاتی را مد نظر قرار دهید.

کامفار و نگارش طرح توجیهی

کامفار نرم‌افزاریست که برای مطالعات اقتصاد مهندسی مانند امکان‌سنجی و طرح‌های توجیه فنی و اقتصادی، شبیه‌سازی و تحلیل فرآیندهای مالی بکار می‌رود. این نرم‌افزار توسط سازمان توسعه صنعتی سازمان ملل متحد تدوین شده ‌است.

طرح تجاری و پیش بینی درآمد و برآورد هزینه پروژه‌های صنعتی، معدنی، کشاورزی، زیربنایی، دریانوردی و غیره با استفاده از نرم افزار کامفار انجام می‌پذیرد. نرم افزار تخصصی کامفار یک برنامه کامپیوتری است که سازماندهی و محاسبه گزارشات مالی و اقتصادی را آسانتر می‌سازد. این نرم افزار بر اساس مطالعات امکان سنجی و یا به عبارتی توجیه‌پذیری و یا قابل اجراء بودن و یا نبودن طرح و مطالعات فرصت‌یابی برای هر طرح صنعتی و معدنی طراحی گردیده است. نتایج این نرم افزار بیانگر جذابیت اقتصادی طرح بر اساس محدود و یا نامحدود بودن بودجه اقتصادی سازمان مجری می‌باشد.

خروجی‌های نرم افزار کامفار

  • بررسی‌های مالی
  • برآورد سرمایه‌گذاری ثابت
  • برآورد سرمایه در گردش
  • برآورد هزینه سالیانه تولید
  • برآورد استهلاک سالیانه سرمایه گذاری
  • برآورد کل سرمایه مورد نیاز طرح
  • برآورد قیمت تمام شده به تفکیک هزینه‌ها

یک طرح توجیهی به طور معمول چندین بخش دارد که در ادامه به آنها اشاره می شود.

مقدمه: شما باید افراد تصمیم گیرنده را برای بررسی گزینه پیشنهادیتان متقاعد کنید. حتی باید طوری بخش اول تحقیق را شروع کنید که آنها را برای خواندن باقیمانده بخش‌ها ترغیب سازد. در این بخش توضیح دهید که در صورت پیاده سازی طرح، چه مزایا و کارکردهایی نصیب شرکت یا سازمان خواهد شد.

معیارها/ محدودیت‌ها: شما باید به دقت تمامی معیارهای مرتبط با بازده‌های ایده آل طرح را مشخص سازید. این کار به شما امکان می‌دهد تا تصمیمات منطقی و کاربردی را اتخاذ نمایید. این معیارها را می توان در نوشتن طرح توجیهی به نمایش گذاشت. در ابتدا باید معیارها را به چندین بخش تقسیم کنید. این کار در صورت نگارش طرح توجیهی مبسوط بسیار کمک حال خواهد بود. همچنین می‌توانید معیارها را در کل طرح توجیهی تقسیم کنید تا اینکه تناسب لازم برای ارائه آنها به وجود آید. باید این مسئله را به خاطر داشته باشید که فارغ از استراتژی مورد استفاده در طرح توجیهی، باید در مورد ارائه معیارها کاملاً اطمینان حاصل نمود. این کار به مخاطب نشان می‌دهد که شما بر کل طرح کنترل دارید و چیزی را فراموش نمی‌کنید.

روش کار: ارائه حقایق دقیق و متناسب از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. شما باید به منابع معتبر مورد استفاده و همچنین روش کار خودتان به طور کامل اشاره کنید. بدون یک روش کاری مطمئن و منابع معتبر، طرح توجیهی شما فاقد هرگونه اعتبار خواهد بود. در این بخش باید کاملاً توضیح دهید که چه مراحلی را برای انجام پروژه نهایی مد نظر قرار می‌دهید. روش کار در واقع بخش اصلی طرح توجیهی به شمار میرود چون دقیقاً توضیح می‌دهد که چه قدم هایی توسط شما به عنوان انجام دهنده پروژه پشت سر گذاشته خواهد شد.

مرور گزینه‌های جایگزین: شما باید در طرح توجیهی به تمامی ویژگی‌های کلیدی هر گزینه احتمالی اشاره کنید و مطمئن شوید که این ویژگی‌ها قابل درک هستند و به شکلی متناسب با سطح دانش مخاطبان آماده شده‌اند. به خاطر داشته باشید که هدف نهایی کمک به مخاطب برای اتخاذ بهترین و کامل‌ترین تصمیم است.

ارزیابی: این بخش باید به گزارش طرح توجیهی اختصاص یابد. شما باید با استفاده از معیارهای از قبل تعریف شده به ارزیابی گزینه‌های مطرح شده بپردازید. شما می‌توانید در این بخش از نمودارها، جدول‌ها و باقی ابزارهای تصویری و گرافیکی برای نمایش مطالعات خودتان استفاده کنید. آمارهایی که تائیدی بر مطالعات و محاسبات شما هستند باید در همین بخش به کار گرفته شوند. تمامی این آمارها و گزارشات برای نمایش برتری طرح توجیهی شماست.

نتیجه گیری: در این بخش باید به نتیجه‌هایی اشاره کنید که پس از بررسی‌های نهایی آمار و داده‌ها به آنها دسترسی پیدا کردید. نحوه ارزیابی گزینه‌های مختلف مورد اشاره در تحقیق نیز باید در همین بخش بررسی شود. در نهایت باید مشخص کنید که کدام گزینه بهترین تناسب را برای پیشبرد اهداف آتی شرکت در اختیار دارد.

پیشنهادات: شما باید در این بخش از تجربیات و دانش خود برای اشاره به این مسئله استفاده کنید که کدام گزینه به نظر خودتان بهترین مورد برای ارتقای شرکت یا سازمان است. گاهی اوقات افراد تصمیم گیرنده با وجود در اختیار داشتن اطلاعات و داده‌هایی غنی و جامع باز هم در مورد تصمیم گیری نهایی با تردید روبرو می‌شوند. در این جاست که پیشنهادات شما به عنوان نویسنده طرح توجیهی می تواند راهگشای این مشکل باشد.

در صورت استفاده از چندین روش تحقیق در طرح توجیهی باید تمامی آنها را به طور دقیق در پاراگراف‌های مجزا توضیح دهید. هر کدام از روش‌ها باید در ابتدای پاراگراف مطرح شوند و نتایج و تأثیرات آنها بر نتایج نهایی طرح توجیهی بیان شود. در بعضی موارد، به دلیل شباهت بین روش‌های مختلف، نویسنده طرح ترجیح می‌دهد تا آنها را به صورت کلی و خلاصه شده به نمایش بگذارد. این کار باعث می‌شود تا از اتلاف وقت جلوگیری شود و مخاطب راحت تر متوجه اصل موضوع شود.

مسعود بازدید : 38 یکشنبه 25 خرداد 1399 زمان : 16:21 نظرات (0)

 

اشتباهات رایج در  شروع یک کسب و کار آنلاین

 

شروع کردن یک تجارت به صورت آنلاین، کاری است که ممکن است در ابتدا به نظر آسان بیاید اما وقتی کمی جلوتر می روید؛ می بینید که به این آسانی ها هم نیست. البته با این که مشکلات و مسائلی که به هنگام شروع کردن یک تجارت آنلاین با آن روبرو می شوید، نسبت به زمانی که یک تجارت حضوری دارید؛ بسیار کمتر می باشد؛ ولی با این وجود اکثریت افرادی که سعی می کنند تا به صورت آنلاین یک شرکت را تاسیس کنند؛ با مشکلات جدی مواجه می شوند و اکثر آن ها در این کار شکست می خورند. علت این شکست خوردن ها هم این است که آن ها اشتباهاتی را مرتکب می شوند که به هنگام ایجاد کردن یک تجارت آنلاین نباید مرتکب شد. این اشتباهات ممکن است در وهله اول به نظر شما بدیهی باشند اما وقتی که از یک دید دقیق تر و جلوتر به آن ها نگاه می کنید؛ می بینید که برای شما بسیار مشکل ساز می باشند و باید حتماً از این اشتباهات خودداری کرد. در این مقاله قصد داریم تا 10 تا از این اشتباهاتیکه فردی که می خواهد به عنوان یک کارآفرین، یک تجارت آنلاین  ایجاد کند ممکن است مرتکب شود را ارایه کنیم. با عمل نکردن به این کارها، می توانید انتظار داشته باشید که شانس موفقیت شما در ایجاد یک تجارت آنلاین، خیلی بالا برود.

1) نداشتن یک برنامه مناسب برای شروع کار

اولین نکته ای که باید در نظر داشته باشید این است که برای شروع کردن کار تجارت الکترونیکی و ایجاد یک کسب و کار آنلاین، باید برای خودتان یک برنامه‌ریزی مشخصی داشته باشید.  البته نیازی نیست که در همان ابتدا تمام جزئیات را برای خودتان مشخص کنید چون در آینده این کار را خواهید کرد. تنها داشتن یک طرح کلی مرتبط با کار برای شما کافی است. باید برنامه برای خودتان بریزید که نشان دهنده پاسخ به این سوالتان باشد که: "برای موفقیت باید چکار کنم؟". همین کافی است!

2) هدر دادن وقتتان بر سر چیزهایی که اهمیت ندارد.

مدیریت کردن وقت و زمان و انرژی، یکی از اولین مهارت‌هایی است که یک کارآفرین باید بلد باشد. داشتن این مهارتها مخصوصاً در زمانی که می‌خواهید برای خودتان یک تجارت الکترونیکی را به راه بیندازید، اهمیت بیشتری پیدا می کند. شما باید در خرج کردن زمان و انرژی که بر روی چیزهای مختلف می گذارید، صرفه جویی کنید و این موضوع را فراموش نکنید که افرادی که در این زمینه موفق شده اند؛ افرادی بوده اند که وقت خودشان را بر سر موضوعات بی ارزش هدر نداده اند و در مصرف وقت و انرژیشان صرفه جویی کرده اند.

3) به وضعیت مالی فکر نکنید.

یکی از مهم ترین چیزهایی که به هنگام ایجاد یک تجارت آنلاین باید در نظر داشته باشید؛ وضعیت مالی است که دارید. در صورتی که نسبت به وضعیت مالی که دارید خوشبینانه نگاه کنید احتمال این که شرکت شما شکست بخورد خیلی بالا است. بهتر است به چیزهای دیگر خوشبینانه نگاه کنید اما به وضعیت مالیتان نه!

به این دلیل که توانایی مالی شما موضوعی است که برای ایجاد کردن تجارتتان لازم و حیاتی می باشد و شما باید حتماً قبل از شروع تجارت آن را بررسی کنید.

 

4) پایین آوردن ارزش آن چه که می فروشید.

یکی دیگر از اشتباهاتی که شما به عنوان فردی که قرار است یک تجارت آنلاین ایجاد کند ممکن است مرتکب شوید این است که ارزش چیزی را که به فروش می رسانید، پایین بیاورید. این کار منجر می شود که هم اعتماد شما به خودتان پایین بیاید و هم این که دیگر نسبت به شرکتی که قرار است آن چیزها را به فروش برساند؛ هیچ اعتمادی نداشته باشید. بنابراین سعی کنید خدماتی را که ارایه می‌کنید و یا کالاهایی را که به فروش می رسانید را دوست بدارید!

5) توجه نکردن به خدمات مربوط به مشتریان

یکی دیگر از کارهایی که نباید انجام دهید این است که به خدمات مربوط به مشتریان توجهی نداشته باشید! این کار منجر می شود که آن ها از تجارت شما ناامید شوند و دیگر از شما خرید نکنند. فراموش نکنید که شما این تجارت را برای آن ها ایجاد کرده اید و در نهایت این مشتریان هستند که تعیین می کنند که می خواهند از شما و تجارتتان استفاده کنند یا خیر. بنابراین باید تمرکز خودتان را بر روی کمک کردن به این افراد بگذارید و محیط را مشتری پسند ایجاد کنید.

6) ارایه خدمات و محصولات رایگان در ابتدا

درست است که قبل از این که شما یک تجارت آنلاین را آغاز کنید؛  برای این که مخاطبین و مشتریان را به خودتان جلب کنید می توانید به آن ها خدمات و یا محصولات رایگان بدهید؛ اما بهتر است که در این کار افراط نکنید. به عبارت دیگر، در صورتی که شما خدمات و محصولات رایگان را به این افراد ارایه دهید؛ و در این کار افراط کنید؛ ممکن است انجام دادن این کار باعث شود که در نهایت شما بخش زیادی از سرمایه خودتان را از دست بدهید و در نهایت چیزی هم بدست نیاورید!

7) توجه کم به شبکه‌های اجتماعی

این یکی از بزرگترین اشتباهاتی است که افرادی که می خواهند به صورت آنلاین تجارت کنند ممکن است انجام دهند. از آنجایی که این روزها استفاده کردن از شبکه های اجتماعی در دنیا گسترش چشمگیری پیدا کرده است؛ بنابراین شما هم برای این که از این موج جا نمانید؛ بهترین کار این است که به اندازه کافی زمان و انرژی صرف بازاریابی کردن با استفاده از شبکه های اجتماعی بکنید چون در این صورت رقبایتان به راحتی از شما جلو می زنند.

8) توجه نکردن به مهارت ها و توانایی های افراد به هنگام استخدام کردن آن ها

افرادی را استخدام کنید که مهارت هایی را که شما از آن ها می خواهید داشته باشند. در صورتی که شما بخواهید افرادی را که یک مهارت دیگری دارند را برای یک کار دیگر استخدام کنید؛ نمی توانید به نتیجه مطلوب برسید. این نکته خیلی مهم است چون در ادامه کار، شما نیاز به داشتن مهارت این افراد می باشید بنابراین باید آن هایی را استخدام کنید که اطمینان داشته باشید که در طول این مسیر می توانید به مهارت هایی که دارند تکیه کنید و آن ها به شما کمک کنند.

9) عدم برقراری تعادل میان زمانی که به کار اختصاص می دهید و زمان استراحت

برخی از کارآفرینان فکر می کنند که در همان ابتدا باید تمام زمان خودشان را به کار اختصاص دهند. این کار کاملاً غلط می باشد. شما نباید چنین انتظاراتی را از خودتان داشته باشید. شما به عنوان یک کارآفرین باید این توانایی را داشته باشید که بتوانید میان زمان کار و زمانی را که استراحت می‌کنید یک تعادلی برقرار کنید و به استراحت هم به اندازه خودش زمانی اختصاص دهید. کار کردن بی وقفه فایده ای برای شما ندارد!

10) داشتن این خیال که ایده ای که برای شرکت های دیگر موثر بوده است برای شما هم موثر است.

چنین ایده ای کاملاً غلط است. ممکن است یک شرکت دیگر به دلیل شرایطی که داشته است از یک روش برای موفقیت استفاده کرده و موفق شده است. ممکن است این روش برای شما درست نباشد و منجر به این شود که در کار شکست بخورید. بنابراین سعی کنید تا شیوه ای را برای موفقیت خودتان استفاده کنید که برای شرکت شما هم مناسب باشد و فکر نکنید که لزوماً تمام راه کارهایی که شرکت های دیگر استفاده کرده اند برای شما هم جواب خواهد داد!

 

مسعود بازدید : 56 یکشنبه 18 خرداد 1399 زمان : 11:48 نظرات (0)

 

هفت مهارت مهمی که شما به عنوان کارآفرین باید قبل از ایجاد کردن یک تجارت جدید یاد بگیرید

 

 

وقتی که میخواهید یک تجارت جدید را به راه بیندازید؛ نیاز به داشتن مهارت دارید. بدون داشتن مهارتهای لازم ایجاد کردن یک تجارت به نظر کاری غیر ممکن خواهد آمد. افرادی که میخواهند یک کارآفرین شوند؛ باید مهارت های مرتبط با کارآفرینی را یاد بگیرند که البته یاد گرفتن این مهارت ها کار دشواری نیست و این مهارت ها به گونه ای هستند که هر کسی می تواند آن ها را یاد بگیرد.

ولی برپا کردن یک تجارت در نگاه اول ممکن است کمی سخت باشد. شما باید قبل از این که یک تجارتی را برای خودتان راه اندازی کنید؛ پارامترهای زیادی را باید مد نظر قرار دهید. شما باید قبل از انجام این کار، اول از همه موقعیت بازار را مورد سنجش قرار دهید؛ وضعیت مالی خودتان را بررسی کنید و همچنین تحقیق نماییدکه آیا می توانید نیازهای مشتریان را در این رابطه با توجه به وضعیتی که دارید برطرف کنید یا خیر. تمام این کارها نیازمند مهارت های زیادی است که شما باید داشته باشد. این مهارت ها به همراه مهارت هایی که به هنگام اداره کردن یک کارآفرینی باید بدست بیاورید؛ مجموعه مهارت های کارآفرینی را تشکیل می دهند که شما باید داشته باشید. در این مقاله قصد داریم تا شما را با هفت تا از این مهارت ها آشنا کنیم:

1) تسلط بر نرم افزارهای کامپیوتری و مخصوصاً نرم افزارهای آماری

از آن جایی که کارآفرینان باید این توانایی را داشته باشند که محصولات و خدمات خودشان را به دیگران به فروش برسانند؛ آن ها باید به طور کامل بر چگونگی کار کردن با آمارها و ارقام و تحلیل آن ها تسلط داشته باشند. بنابراین یکی از مهارت هایی که آن ها باید یاد بگیرند؛ مهارت های کامپیوتری مرتبط با تسلط بر نرم افزارهای آماری می باشد. بنابراین در صورتی که شما بتوانید بر روی این نرم افزارها تسلط داشته باشید؛ می توانید بخش زیادی از تحلیل های آماری را که باید انجام دهید؛ خودتان انجام دهید و در نتیجه در کارتان موفقیت بیشتری خواهید داشت.

2) توانایی در تولید طرح تجاری

یکی دیگر از مهارت‌هایی که باید داشته باشید؛ این است که بتوانید برای خودتان یک طرح تجاری یا Business plan تولید کنید. تولید کردن یک طرح تجاری می تواند به شما کمک کند تا برای خودتان یک برنامه ریزی مدون و دقیق داشته باشید و بتوانید از آن برای پیشبرد اهدافتان استفاده کنید. هر تجارتی نیاز به داشتن یک طرح تجاری مناسب می باشد. در صورتی که شما برای خودتان یک طرح تجاری مناسب داشته باشید؛ می توانید تجارت موفقی داشته باشید. تحقیقات نشان داده اند که تجارت ها و شرکت هایی که برای خودشان طرح تجاری موفق و مناسبی دارند؛ نسبت به شرکت ها و تجارت هایی که طرح تجاری موفقی ندارند؛ موفقیت بسیار بیشتری در زمینه های مالی و فروش خدمات و کالاها داشته اند. بنابراین داشتن یک طرح تجاری موفق یکی از ملزومات رسیدن به موفقیت در شرکت ها است و هر کارآفرینی باید سعی کند تا توانایی لازم برای تولید کردن یک طرح تجاری موفق را یاد بگیرد.

3) توانایی صحبت کردن در جمع

یکی دیگر از توانایی هایی که شما به عنوان کارآفرین باید داشته باشید؛ توانایی چگونگی مناسب صحبت کردن در جمع ها می باشد. در صورتی که شما این توانایی را داشته باشید که با دیگران در جمع به خوبی صحبت کنید؛ تا حدود زیادی موفقیتتان در کار تضمین شده می باشد. شما چه بخواهید مستقیماً با مشتریانتان صحبت کنید و چه بخواهید با کارکنانتان صحبت کنید و یا با مدیران دیگر و غیره صحبت کنید؛ داشتن این توانایی‌ها به شما این امکان را می دهد که افرادی را که مخاطبین شما هستند تحت تاثیر قرار دهید. وقتی که شما با آن ها خوب صحبت کنید؛ این توانایی را خواهید داشت تا مقصود و مفهومی را که در ذهنتان وجود دارد به آن ها انتقال دهید. تحقیقات نشان داده اند که کارآفرینانی که در صحبت کردن توانایی های ویژه دارند؛ نسبت به کارآفرینانی که در صحبت کردن مهارت ندارند؛ موفق تر هستند و بهتر از آن ها می توانند دیگران را مجاب کنند که با آن ها همکاری داشته باشند. بنابراین سعی کنید این توانایی را در خود پرورش دهید.

4) تسلط بر علوم داده ها

کارآفرین به طور کلی با داده ها سروکار دارد. بنابراین تسلط داشتن بر روی داده ها و چگونگی تحلیل آن ها و نتیجه گرفتن از آن ها یکی از مهم ترین پارامترهایی است که یک کارآفرین باید به آن توجه کند. علم کارآفرینی وابسته به داشتن اطلاعات مناسب و چگونگی تحلیل کردن این داده ها و اطلاعات می باشد. کارآفرین در مقابل یک مجموعه عظیمی از داده هایی قرار می گیرد که باید سعی کند تا این داده ها را تحلیل کند تا با تحلیل این داده ها، نتیجه گیری های مناسبی را انجام دهد. در صورتی که کارآفرین بخواهد مشخص کند که تجارتش را باید به کدام سو ببرد؛ باید از نتیجه هایی استفاده کند که حاصل از تحلیل کردن دقیق و بررسی کردن دقیق این داده ها می باشد. وقتی که شما این کار را به عنوان کارآفرین انجام می دهید؛ نه تنها باعث می شوید که نتیجه گیری های درستی در کارتان ایجاد شود؛ بلکه باعث می شود که تجارتتان به نتیجه بهتری برسد. بنابراین یکی از مهم ترین توانایی هایی که در این رابطه باید بدست بیاورید؛ توانایی در تحلیل کردن داده ها می باشد.

5) توانایی بازاریابی با استفاده از شبکه های اجتماعی

بازاریابی با استفاده از شبکه های اجتماعی نیز یکی دیگر از توانایی هایی است که افرادی که می خواهند به عنوان کارآفرین، یک تجارت را تاسیس کنند، باید داشته باشند. در حقیقت بازاریابی با استفاده از شبکه های اجتماعی یکی از مهم ترین ابزارهایی است که در همان ابتدا، کارآفرینان باید داشته باشند. یکی از مهم ترین نکته هایی که در کارآفرینی ها و تجارت ها باید به آن توجه شود؛ بازاریابی کردن است. چون در صورتی که شما یک شرکتی داشته باشید که بهترین کالاها و خدمات را هم ارایه کند؛ باید از شیوه ای استفاده نمایید و کاری کنید که دیگران هم این شرکت شما را بشناسند. چون در صورتی که آن ها شرکت شما را نشناسند؛ نمی توانند از شما خرید کنند! پس بازاریابی کردن یکی از مهم ترین ویژگی هایی است که کارآفرینان باید داشته باشند. و از آن جایی‌که در دنیای امروز بازاریابی با استفاده از شبکه های اجتماعی یکی از مهم ترین انواع بازاریابی می باشد؛ بازاریابی با استفاده از شبکه های اجتماعی باید حتماً یکی از کارهایی باشد که این شرکت انجام می دهد. پس می توان گفت که یکی از کلیدی ترین مهارت هایی که کارآفرینان باید داشته باشند؛ مهارت بازاریابی با استفاده از شبکه های اجتماعی می باشد.

6) توانایی در زمینه SEO

یکی دیگر از توانایی‌هایی که کارآفرینان باید داشته باشند؛ توانایی در زمینه بهینه سازی کردن موتورهای جستجو است. مفهومی که به SEO هم معروف می باشد. وقتی که شرکت شما یک سایتی دارد؛ شما برای این که کاری کنید که تعداد بازدیدکنندگان از این وب سایت زیاد شود؛ باید وب سایتتان در میان وب سایت هایی که حاصل از نتیجه های جستجوی کلمات و یا عبارات مرتبط در موتورهای جستجوگر اینترنتی (مانند گوگل و غیره) هستند؛ در رده بندی های بالاتری قرار بگیرد. به عبارت دیگر وقتی که فردی کلمه و یا کلماتی را که مرتبط با وب سایت شماست در اینترنت جستجو کرد؛ باید وب سایت شما در همان صفحات اول (و در صورتی که خیلی خوش شانس باشید در همان صفحه اول) قرار بگیرد. در صورتی که چنین باشد؛ تعداد بازدیدکنندگان از وب سایت شما بسیار بیشتر می شود. بنابراین یکی از توانایی های مهمی که کارآفرینان باید داشته باشند؛ توانایی در بهینه سازی موتورهای جستجو می باشد. آن ها باید کاری کنند که وب سایتشان در رده بندی های بالایی از نظر موتورهای جستجوگر قرار بگیرد.

7) توانایی های مدیریتی

وقتی که فردی به عنوان کارآفرین یک شرکت را تأسیس می‌کند، مدیر این شرکت می شود. بنابراین این فرد باید توانایی های مدیریتی داشته باشد. فردی که توانایی های مدیریتی دارد؛ می تواند شرکت خودش را بهتر اداره کند. در صورتی که فردی که قرار است به عنوان یک کارآفرین یک شرکت را تاسیس کند از چنین توانایی هایی برخوردار نباشد؛ بدون تردید در کارش شکست خواهد خورد به این دلیل که در این صورت نمی تواند آن هماهنگی که یک رهبر و مدیر می تواند در میان کارکنانش ایجاد کند؛ را ایجاد کند و بنابراین بدون تردید در کارش شکست می خورد. اما در صورتی که فردی که قرار است یک کارآفرین شود و تعدادی دیگر از افراد زیر دست این فرد کار کنند؛ این توانایی را داشته باشد که بتواند به خوبی کار را مدیریت کند؛ می توان انتظار داشت که به راحتی یک نظم و هماهنگی را در میان کارکنانش ایجاد کند و به راحتی و خوبی شرکت را اداره کند. اداره کردن یک شرکت و برقرار کردن نظم به آن نیازمند داشتن یک فردی است که توانایی های بالایی در زمینه مدیریت دارد.

 

مسعود بازدید : 43 یکشنبه 18 خرداد 1399 زمان : 11:20 نظرات (0)

 

10 درسی که هر کارآفرینی باید درباره تجارتش یاد بگیرد


1) بدانید که چه زمانی باید به یک معامله "نه" بگویید.

یکی درسهای مهمی که در کارآفرینی باید آن را یاد بگیرید توانایی نه گفتن به معامله هایی است که ممکن است برایتان سودی نداشته باشد (و یا حتی ممکن است شما را به خطر بیندازد). بنابراین هنگامی که در موقعیت‌های انتخاب برای چنین معامله هایی قرار گرفته اید؛ یکی از بهترین برخوردها این است که این توانایی را داشته باشید که به معامله مورد نظر یک "نه" بزرگ بگویید!

2) در صورتی که می خواهید یک تجارتی بسازید که دوام زیادی داشته باشد؛ باید پایه ریزی آن را محکم کنید.

وقتی که می خواهید یک ساختمان بسازید؛ اولین چیزی که باید به آن توجه کنید این است که پایه آن ساختمان را محکم بگذارید. در صورتی که ساختمانی یک پایه ریزی قوی داشته باشد؛ این امکان را خواهید داشت که ساختمانی (حتی چندطبقه) را بر روی آن بنا کنید. در تجارت هم داستان به همین منوال است. در صورتی که می خواهید یک تجارتی بادوام و مستحکم داشته باشید؛ باید جنبه های مختلف آن را برای پایه ریزی مورد بررسی قرار دهید.

3) به اعداد و ارقام خیلی اعتماد نکنید.

بر اساس تجربیات شخصی که بسیاری از کاربران بیان کرده اند؛ تکیه کردن به اعداد و ارقامی که از بخش حسابداری شرکت به دست شما می رسد نمی تواند برای تصمیم گیری های مهم خیلی قابل اطمینان باشد. در صورتی که می خواهید تصمیم گیری کنید، بهترین کار برای شما می تواند این باشد که علاوه بر بررسی کردن اعداد و ارقام، سعی نمایید پارامترها و عوامل دیگری را نیز که می تواند به شما کمک کند درنظر داشته باشید. این کار باعث می شود که در کارتان موفق تر باشید.

4) فرهنگ سازمانی ایجاد کنید که اعتماد مشتریان را به شما جلب کند.

توجه کردن به مشتریان یکی از مهم ترین موضوعاتی است که برای موفق شدن یک سازمان باید درنظر داشته باشید. جمله "مشتریان پادشاه هستند" شعار بسیاری از تجارت های موفق دنیا بوده و هست. بنابراین جلب کردن اعتماد آن ها باید یکی از هدف های عمده شما در کار باشد. برای این که اعتماد آن ها را به خود جلب کنید، باید یک فرهنگ سازمانی مناسب ایجاد کنید که مشتریان دید بهتری از شما و شرکتتان داشته باشند و بهتر به شما اعتماد کنند.

5) منتظر نشوید کس دیگری برای شما تصمیم درست را بگیرد.

همیشه سعی نمایید به هنگام تصمیم گیری به شکل مستقل عمل کنید. درست است که مشورت کردن با دیگران می تواند به شما کمک زیادی در کار بکند؛ اما این دلیل نمی شود که همیشه بگذارید افراد دیگری برای شما تصمیم بگیرند. یکی از مهم ترین ویژگی های افراد کارآفرین موفق این است که خودشان با تکیه بر خودشان تصمیم گیری می کنند و هرگز منتظر نمی شوند که کس دیگری به آن ها بگوید که چکار کنند و چکار نکنند. بنابراین داشتن استقلال در تصمیم گیری یکی دیگر از نکته ها برای موفقیت در کارآفرینی است.

6) سعی کنید گه گاهی با مخاطبینتان گفتگوهایی (هر چند بدون هدف) داشته باشید.

در این دنیای قرن بیست و یکم که گرفتن ارتباطات انسانی یکی از مهم ترین عواملی است که باید به آن توجه کرد؛ شما به عنوان کارآفرین باید به کارمندان و همکاران خودتان ارتباطات و گفتگوهایی (هرچند بدون هدف) داشته باشید. در صورتی که چنین وضعیتی وجود داشته باشد؛ شما می توانید تعاملات بهتری با آن ها داشته باشید و در نتیجه می توانید انتظار داشته باشید که علاقه آن ها به شما و تجارتتان و همکاری با شما بیشتر گردد و در نتیجه بازدهی آن ها بهتر شود.

7) سعی کنید برای تصمیم گیری از دیگران مشورت هم بگیرید.

شما برای تصمیم گیری تنها نیستید و می توانید برای تصمیم گیری از دیگران هم مشورت بگیرید. البته این مورد با مورد شماره 5 به هیچ عنوان در تناقض نمی باشد. به این دلیل که در مورد شماره 5 بیان شد که اجازه ندهید کسی برای شما تصمیم بگیرد در صورتی که در این جا به شما توصیه می شود که با دیگران مشورت کنید ولی این نکته را درنظر داشته باشید که همواره این شما هستید که تصمیم نهایی را می گیرید.

8) به هنگام انجام مذاکرات کاری، خط قرمز خودتان را بشناسید.

وقتی که شما به عنوان کارآفرین به دنبال انجام مذاکرات مختلف هستید و دوست دارید تا با همکاران خودتان مشورت کنید؛ یکی از مهم ترین کارهایی که باید انجام دهید این است که خط قرمز خودتان را بشناسید و بدانید که تا چه حدی باید پیش بروید. این موضوع اهمیت فراوان دارد و شما باید حتماً به این موضوع توجه کنید. توجه نکردن به خطر قرمز به هنگام انجام دادن مذاکرات کاری ممکن است منجر به این شود که در کارتان شکست بخورید.

9) در زمان‌های بحران، انعطاف پذیری خودتان را حفظ کنید.

یکی از مهم ترین ویژگی هایی که یک کارآفرین باید داشته باشد این است که به هنگامی که شرکت با بحران مواجه شد؛ خودش را حفظ کند. این نکته باید برای شما اهمیت زیادی داشته باشد. در صورتی که با مشکلات زیاد مواجه شدید، نباید خودتان را ببازید و باید همواره کاری کنید که روحیه خودتان و کارکنانتان حفظ شود. بنابراین باید سعی کنید که همیشه روحیه خودتان را حفظ نمایید و در موقعیت هایی که وضعیت شرکتتان به هم ریخته است امید خودتان را از دست ندهید و با امید بیشتری به جلو حرکت کنید. این کار شما منجر به میشود که کارکنانتان روحیه بگیرند و روحیه بیشتری کارشان را انجام دهند. در صورتی که شما به عنوان کارآفرین یک شخصیت انعطاف پذیر داشته باشید؛ هنگامی که مشکلات ناخواسته به سمت شما آمدند، بهتر می توانید از پس این مشکلات برآیید.

10) خیلی کار را جدی نگیرید!!!

البته خیلی هم آن را شوخی نگیرید!!! منظور از خیلی جدی نگرفتن کار این است که ببین خشک بودن و انعطاف داشتن یک تعادلی را برقرار کنید. افرادی که خودشان را خیلی جدی می گیرند، با مشکل برخورد می‌کنند و تمام انرژیشان را بر روی خودشان می گذارند و بنابراین نمی توانند برای پیشبرد کار انرژی لازم را بگذارند. افرادی هم که خیلی شوخی می گیرند؛ پیشرفتی نمی کنند. بنابراین سعی کنید در این کار تعادل را رعایت کنید و یک شخصیت بینابینی برای خودتان ایجاد کنید که نه خیلی خشک و جدی باشد و نه این که کارها را شوخی بگیرد. در صورتی که چنین شخصیتی را انتخاب کنید؛ بدون تردید موفق خواهید شد!

مسعود بازدید : 45 شنبه 10 خرداد 1399 زمان : 9:47 نظرات (1)

 

5 نکته ای که هر کارآفرین باید به آن ها توجه کند

 

یکی از بهترین مزیتهایی که کارآفرینی دارد این است که هر فردی با هر دانش و هر توانایی که داشته باشد می تواند این کار را انجام دهد. بنابراین در صورتی که شما فردی باشید که در هر زمینه ای دانش و توانایی خاصی داشته باشید؛ می توانید یک کارآفرین شود. حتی در صورتی که هیچ دانش و توانایی هم در هیچ زمینه ای نداشته باشید؛ باز هم می توانید کارآفرین باشید! اگرچه، با این که برای این که شروع به کارآفرینی کنید نیاز به این دارید که مهارت هایی را که در این زمینه لازم است داشته باشید؛ بدست بیاورید. بنابراین شما نیاز دارید تا این مزیت ها را مورد بررسی قرار دهید. اصلا مهم نیست که شما می خواهید در کدام زمینه کار کارآفرینی را انجام دهید. در هر زمینه ای که بخواهید این کار را انجام دهید؛ باید حتماً به این نکته ها توجه کنید و این نکته‌ها را درنظر داشته باشید. به این دلیل که در صورتی که این نکته‌ها را در نظر نداشته باشید؛ هرگز نمی‌توانید یک کارآفرین موفق شوید. بنابراین در این مقاله قصد داریم تا پنج توصیه را که هر کارآفرینی باید درنظر داشته باشد به شما ارایه کنیم.

 

نکته اول: پتانسیل خودتان را برای یادگیری افزایش دهید.

اولین نکته ای که باید در این رابطه باید درنظر داشته باشید این است که مغزتان را به گونه ای آموزش دهید که پتانسیل لازم برای یادگیری را داشته باشد. این کار به شما کمک می‌کند تا در آینده به راحتی بتوانید یک کارآفرین با مهارت و با استعداد بشوید. در صورتی که شما بتوانید خودتان را طوری آموزش دهید که پتانسیل یادگیری را داشته باشید؛ می‌توانید انتظار داشته باشید که در آینده نیز بتوانید خودتان روش‌های نوآورانه و محتاطانه ای برای خودتان ایجاد نمایید و با استفاده از این روش ها به موفقیت برسید. همان طور که می‌دانید؛ کارآفرین بودن یکی از مهم ترین مواردی است که تفکری که به اصطلاحاً به آن تفکر "خارج از جعبه یا چارچوب" گفته می شود؛ در آن نقش مهم و اساسی دارد. بنابراین شما به عنوان یک کارآفرین باید سعی کنید تا خارج از چارچوب فکر کنید. به عبارت دیگر، مغز شما باید همیشه به هنگامی که می خواهید یک مسئله را حل کنید؛ به سراغ راه حل هایی برود که اصلاً یک فرد عادی با بررسی آن‌ها نمی‌تواند به نتیجه برسد.

بنابراین یکی از مهمترین کارهایی که باید انجام دهید این است که خارج از چارچوب فکر کنید و این توانایی را در خودتان گسترش دهید. کارآفرین موفق فردی است که از تمام شرایطی که در اختیارش قرار دارد بیشترین و بهترین استفاده را می‌کند و همچنین سعی می کند تا این توانایی ها را به بهترین شکل ممکن بکار بگیرد.

نکته دوم: روابط اجتماعی خودتان را افزایش دهید.

سعی کنید بیشتر از گذشته اجتماعی باشید. اجتماعی بودن یکی از مهم ترین مواردی است که افرادی که می خواهند کارآفرین شوند باید به آن توجه کنند. اجتماعی بودن جنبه‌های مختلفی دارد که شما برای این که در کار کارآفرینی موفق شوید باید سعی نمایید تمام جنبه‌های آن را داشته باشید. "هوش اجتماعی" افراد، توانایی آن‌ها در عملکرد اجتماعیشان می‌باشد. یکی از مهم ترین ویژگی‌هایی که کارآفرینان موفق دارند این است که آنها افرادی بسیار اجتماعی هستند. فردی که ویژگی‌های اجتماعی مناسبی ندارد؛ نمی‌تواند یک کارآفرین موفق شود. شما برای این که کارآفرین موفقی باشید باید این توانایی را داشته باشید که با افرادی که در کنارتان می باشند ارتباط مناسب برقرار کنید. بنابراین به هنگام کارآفرین شدن، موضوع اجتماعی بودن موضوعی است که باید حتماً به آن توجه کنید.

نکته سوم: با افرادی که در رشته شما هستند؛ آشنا شوید.

آشنا شدن با افرادی که در رشته شما هستند؛ موضوعی است که شما را به موفقیت نزدیک می‌کند. وقتی که شما می خواهید یک شرکتی را تولید و یا تأسیس کنید؛ بدون تردید خودتان به تنهایی نمی‌توانید این کار را انجام دهید و حتماً نیاز به افرادی دیگری در این راه دارید. بنابراین سعی کنید تا از آن ها کمک بگیرید. به خاطر داشته باشید که یکی از بزرگترین اشتباهاتی که افرادی که می‌خواهند کارآفرین شوند مرتکب می شوند این است که آن ها فکر می‌کنند که کارآفرین شدن فرآیندی تکی است!  و لذا این تفکر کاملا غلط می باشد. شما برای این که کارآفرین شوید به یک گروه احتیاج دارید. بنابراین باید سعی کنید از همان ابتدا این گروه را در کنار خودتان جمع کنید. برای این کار می‌توانید از همان روزهای اولی که در دانشگاه و یا کالج مرتبط با رشته خودتان وارد شدید، کار را شروع کنید. سپس سعی کنید در همان ابتدا افرادی را که به نظرتان می توانند در آینده برای شما دوستان خوبی شوند را گرد هم جمع نمایید. این کار هم به شما و هم به آن ها کمک می‌کند تا در آینده فعالیت بهتری داشته باشید. بنابراین فراموش نکنید که یکی از مهم ترین جنبه‌های یک کارآفرین بودن، جنبه فعالیت گروهی آن می باشد.

نکته چهارم: توانایی رهبری کردن را بیاموزید.

یک کارآفرین موفق فردی است که توانایی رهبری کردن داشته باشد. شما وقتی می‌توانید به خوبی کارآفرینی کنید که یک رهبر خوب باشید. در صورتی که شما این توانایی را نداشته باشید که رهبری یک جمع (حتی اگر این جمع یک جمع بسیار کوچک هم باشد) را بر عهده بگیرید؛ بدون تردید کارآفرین موفقی نمی‌شوید. بنابراین برای این که یک کارآفرین موفق شوید باید این نکته را درنظر داشته باشید که باید مهارت‌های "رهبر شدن" را به یاد داشته باشید.

تمام کارآفرینانی که در کارشان موفق بوده اند؛ یک رهبر موفق هم بوده اند و این توانایی را داشته اند که رهبری کنند. بنابراین شما هم به عنوان یک کارآفرین باید این توانایی را داشته باشید. رهبری کردن مهارتی است که شما می توانید به راحتی آن را یاد بگیرید و کار سختی نمی باشد.

نکته پنجم: (توصیه نهایی) مدرک مناسب داشته باشید.

داشتن مدرک تحصیلی مناسب نیز یکی دیگر از مزایایی است که یک کارآفرین باید داشته باشد. در صورتی که یک فرد کارآفرین بتواند یک مدرک تحصیلی مناسب برای خودش داشته باشد؛ نسبت به فردی که مدرک تحصیلی مناسبی برای خودش ندارد؛ با مشکلات بسیار کمتری مواجه خواهد شد. داشتن یک مدرک تحصیلی مناسب برای کار به شما کمک می‌کند تا جایگاه خودتان را به عنوان یک کارآفرین در دنیا باز کنید و همچنین بتوانید زندگی بهتری به عنوان یک کارآفرین داشته باشید. بنابراین در صورتی که شما بتوانید برای خودتان یک مدرک تحصیلی مناسب داشته باشید؛ می توانید توانایی خودتان را به عنوان کارآفرین بالاتر ببرید.

در ادامه ویژگی های مثبتی که داشتن مدرک تحصیلی برای کارآفرینان خواهد داشت را به شما ارایه می کنیم:

اول این که رزومه شما را بهتر می کند.

اولین نکته ای که داشتن یک مدرک تحصیلی مناسب برای شما دارد این است که با داشتن آن می توانید رزومه بهتری داشته باشید. در صورتی که رزومه بهتری داشته باشید؛ می توانید در کار کارآفرینی بهتر از گذشته عمل کنید. همچنین در صورتی که رزومه مناسبی نداشته باشید؛ کار شما به عنوان یک کارآفرین با مشکل مواجه می شود و بنابراین نمیتوانید به اندازه ای که لازم است؛ در کارتان موفق شوید.

با افراد مختلف در زمینه کارتان ارتباط باکیفیت تری می‌گیرید.

در صورتی که شما یک مدرک تحصیلی داشته باشید؛ می‌توانید امیدوار باشید که با افرادی که به عنوان همکار با شما کار می‌کنند، ارتباط بهتری داشته باشید. به این دلیل که با داشتن مدرک تحصیلی بالاتر این افراد به شما اعتماد بیشتری می‌کنند و بنابراین می‌توانند با شما ارتباط باکیفیت تر و بهتری داشته باشند.

اعتماد به نفس شما را افزایش می دهد.

یکی دیگر از کاربردهایی که داشتن مدرک تحصیلی برای شما دارد این است که اعتماد به نفس شما را افزایش می دهد. در صورتی که شما بتوانید برای خودتان یک مدرک تحصیلی خوب مرتبط با کارتان داشته باشید؛ اعتماد به نفسی که در کارتان به خودتان دارید، بیشتر می شود و بنابراین می توانید با اعتماد بیشتری در کارهایتان داشته باشید.

بنابراین با توجه به ویژگی های بالا و مزیت هایی که داشتن یک مدرک تحصیلی می تواند برای شما داشته باشد؛ سعی کنید حتماً برای کار خودتان یک مدرک تحصیلی داشته باشید.

مسعود بازدید : 47 شنبه 03 خرداد 1399 زمان : 17:02 نظرات (0)

33 روش برای ایجاد تعاملات بیشتر میان کارکنان حضوری و غیرحضوری در شرکت‌ها

 

امروزه موضوع دورکاری در شرکت ها و سازمان ها در حال گسترش می باشد و امروزه تعداد تجارت ها و شرکت هایی که از این موضوع استقبال می کنند بیشتر و بیشتر می شود. در سال های اخیر، میزان دورکاری نسبت به گذشته به میزان 44 درصد افزایش داشته است. پیش بینی می شود که تا سال 2027، تعداد افرادی که در دنیا دورکاری می کنند، نسبت به تعدادی که دورکاری نمی کنند؛ بیشتر شوند!

با این که دورکاری دارای مزیت ها و ویژگی های مثبتی هم برای شرکت ها و هم برای کارکنانی است که دورکاری انجام می دهند؛ ولی با این حال چالش هایی هم در این زمینه وجود دارد. بر اساس یکی از مطالعاتی که در این زمین انجام گرفته است، یکی از بزرگترین مشکلاتی که کارکنان در زمینه دورکاری با آن مواجه می شوند، مشکل احساس تنهایی (20 درصد) و مشکلات در زمینه برقراری ارتباط (20 درصد) می باشد.

بنابراین بسیاری از کارکنانی که به شکل دورکاری کار می کنند، ممکن است در کارشان دچار مشکل شوند. آن ها ممکن است احساس کنند که نسبت به کارکنانی که به شکل حضوری کار می‌کنند دچار محدودیتها و مشکلاتی هستند. این در حالی است که در بسیاری از موارد نه تنها این گونه نیست، بلکه کارکنانی که به شکل دورکاری کار می کنند حتی می توانند بهتر از کارکنانی عمل کنند که کارشان در بیرون از خانه است. بنابراین از آن جایی که مدیران به طور کلی مسئول وضعیت سلامتی و کاری کارکنان هستند؛ در سازمان هایی که در آن ها کارکنان به شکل دورکاری کار می کنند نیز لازم است که مدیران امکاناتی فراهم کنند تا این افراد بتوانند آن طور که می خواهند کار کنند و مشکلی نداشته باشند. مدیران برای انجام این کار می توانند از روشهای مختلفی استفاده کنند. در مجموع باید هدف این باشد که انگیزه لازم برای کار کردن در میان این کارمندان زیاد باشد و این کارمندان احساس کنند که با کارمندانی که به شکل حضوری کار می کنند فرقی ندارند. در صورتی که چنین نباشد، بخش زیادی از بهره وری شرکت ها (که مربوط به بخش کارمندانی می شود که به صورت دورکاری کار می کنند) از بین می رود. اما در صورتی که مدیران شرکت ها و تجارت ها این امکان را برای کارمندان دورکارشان فراهم کنند که آن ها هم از تمام مزیت هایی که کارمندان حضوری بهره مند می شوند، استفاده کنند و در صورتی که بتوانند این اطمینان را در آن ها ایجاد کنند که کارشان تفاوتی با کار افرادی که به صورت حضوری کار می کنند ندارد؛ می توان انتظار داشت که میزان بهره وری شرکت در آن بخشی که مربوط به کارمندان غیرحضوری و افرادی که دورکار می کنند است؛ به حداکثر خودش می رسد. بنابراین همزمان با این که شرکت ها و تجارت ها از سیاست های دورکاری استفاده می کنند و سعی می نمایند دورکاری را در کارشان افزایش دهند؛ خیلی مهم است که آن ها چنین مشکلاتی را هم درنظر بگیرند و سعی کنند این مشکلات را رفع کنند. در صورتی که سیاست های مناسبی توسط مدیران تجارت ها و شرکت ها اتخاذ شود، می توان انتظار داشت که مشکلاتی که کارمندان غیرحضوری دارند (مشکلاتی که در ابتدا به آن ها اشاره شد مانند احساس انزوا و مشکل در برقراری ارتباط با کارکنان دیگر) در این کارکنان برطرف شود و در نتیجه آن ها هم اعتماد به نفس بیشتری در کار پیدا می کنند و هم بازدهی آن ها در کار به میزان زیادی افزایش می یابد.

در این مقاله قصد داریم تا 36 تکنیکی که مدیران می توانند با استفاده از این تکنیک ها بدون توجه به مکان کار، کاری کنند که ارتباط میان کارکنانشان بیشتر شود را ارایه کنیم:

1) سعی کنید جهت آشنا شدن بیشتر کارکنان با هم و با خودتان، جلسات آشنایی اولیه تشکیل دهید

خیلی مهم است که مدیران، بدانند که کارکنانشان دارای چه شخصیتی هستند. حالا چه این افراد همگی دورکاری می کنند و چه این که بعضی از آن ها در دفتر کار مشغول به کار هستند. بنابراین بهتر است که برای این که با آن ها آشنا شوید، جلساتی تشکیل دهید تا بتوانید آن ها را بهتر بشناسید. شما می توانید در این جلسات آن ها را به قهوه یا چای دعوت کنید و سعی کنید تا درباره آن ها اطلاعات بیشتری کسب کنید. سعی کنید در این جلسات تمام کارکنان مربوط به دپارتمان های مختلف حضور داشته باشند

2) سعی کنید جلساتی تشکیل دهید که در این جلسات اعضای تیم داستان‌هایی درباره خودشان برای همکارانشان تعریف کنند.

یکی از بهترین روش هایی که می توانید کارکنان را به همدیگر بشناسانید، از این طریق است که کاری کنید که آن ها برای همدیگر داستان‌هایی را درباره خودشان تعریف کنند. این کار منجر می شود که آن ها همدیگر را بهتر بشناسند. شما می توانید برای این کار جلساتی هفتگی و یا ماهانه تشکیل دهید و یا این که حتی این جلسات را به صورت آنلاین برگزار کنید و آن ها را تشویق به این کار کنید.

3) سعی کنید کارکنانی را که مربوط به دپارتمان های مختلف هستند، در کنار هم  (با استفاده از جلسات اینترنتی و ویدیویی) جمع کنید تا آن ها بتوانند افرادی را که همکارشان هستند و در دپارتمان های دیگر کار می کنند را هم بهتر بشناسند.

یکی دیگر از کارهایی که می توانید برای کارکنانی که به شکل دورکاری کار می کنند انجام دهید این است که آن ها را به دیگر اعضای دپارتمان‌های مختلف معرفی کنید و کاری کنید که آن ها اعضایی دیگر سازمان را که در بخش های دیگر کار می کنند ولی زمینه کاری آن ها متفاوت است را نیز بهتر بشناسند. این کار می تواند هم برای شما و هم برای کارکنانی که در سازمان دورکاری می کنند بسیار موثر باشد چون باعث می شود که آن ها درک و شناخت بهتری نسبت به کارکنان دیگر در دپارتمان های دیگر داشته باشند.

4) سعی کنید زمانی را به همکاری به شکل آنلاین اختصاص دهید

یکی دیگر از روش های افزایش میزان ارتباطات با کارکنان دورکار این است که با استفاده از روش های آنلاین، این موقعیت را برای آن ها فراهم کنید که با همکاران خودشان همکاری کنند. به عنوان مثال شما می توانید یک تماس ویدیویی برقرار کنید که کارکنان بتوانند در آن وارد شوند و با هم کار کنند. انجام این کار باعث می شود که بازدهی کار ببیشتر شود و همچنین کارکنان تحریک می شوند تا بهتر و با انگیزه بیشتری کار کنند و ارتباطاتشان هم قوی تر می شود.

5) سعی کنید در جلساتی که به شکل آنلاین با آن ها دارید، با آن ها درباره موضوعاتی که ارتباط چندانی با کار ندارند، حرف بزنید.

به عنوان مثال شما می‌توانید از آن ها سوالاتی کنید که ارتباطی با کار ندارد. مثلاً می توانید از آن ها درباره موضوعات مختلف سلیقه‌ای، نظرخواهی کنید و مثلاً بگویید که کدام نوع غذا را بیشتر دوست دارند و غیره. و یا می توانید از آن ها بپرسید که به نظر شما این داستان حقیقت دارد و مواردی از این قبیل.  و یا این که از آن ها بپرسید که نظرت درباره این موضوع چیست و غیره.

6) در جلساتی که به شکل تیمی برگزار می کنید، سعی کنید درباره حقیقت های زندگی آن ها حدس هایی بزنید.

به عنوان مثال می توانید یک لیستی از حقیقت هایی که برای هر فردی وجود دارد را بنویسید و سعی کنید از اعضای تیمتان بخواهید که حدس بزنند که هرکدام از این حقیقت ها مربوط به کدامیک از کارکنان می باشد. حتی می‌توانید برای این کار جایزه هم تعیین کنید و به فردی که توانسته بود به درستی ویژگی های مربوط به همکارانش را حدس بزند، هدایایی هم بدهید.

7) سعی کنید تصاویر خودتان و محیط شرکت را با آن ها به اشتراک بگذارید.

تصاویر، حقیقتاً گویای هزاران کلمه هستند. هر تصویری می تواند به اندازه یک دنیا معنی در خودش داشته باشد. بنابراین شما می توانید با به اشتراک گذاشتن تصاویر خود با آن ها، این معانی را به آن ها انتقال دهید  وکاری کنید که آن‌ها احساس کنند که بخشی فعال از شرکت هستند. شما می‌توانید همچنین آن ها را تشویق کنید که آن‌ها هم تصاویر مربوط به خاطرات مورد علاقه شان از سفرها و دوستان و به طور کلی تصاویر مربوط به خودشان را به اشتراک بگذارند.

8) سعی کنید یک نقشه ای دیجیتالی از مکانی که شرکت شما و همکاران حضوری قرار دارند و همچنین از مکانی که کارکنان غیرحضوری قرار دارند تهیه کنید و این نقشه دیجیتالی را در اختیار کارکنان دیگر بگذارید.

انجام این کار می تواند باعث شود که کارکنان دیگر از مکان‌های هم باخبر شوند و احساس اطمینان آن ها به کار و به شما بیشتر شود. این روش مخصوصا زمانی که شما یک تجارت بین المللی دارید که دارای تعداد زیادی از کارکنانی است که در مکان ها و کشورهای دور کار میکنند بسیار سودمند و مفید می باشد.

9) سعی کنید تا کارکنانی که غیرحضوری کار می کنند، اعضای خانواده و یا دوستان خودشان را بشناسند.

یکی دیگر از کارهایی که در این زمینه می توانید انجام دهید این است که کاری کنید که کارکنانی که به شکل دورکاری کار انجام می دهند، اعضای خانواده شان را بشناسند و افرادی را که با آن ها زندگی می کنند را نیز بشناسند. این کار باعث می شود که میزان احساس همبستگی بین آن ها افزایش پیدا می کند و آن ها احساس درک متقابل بیشتری نسبت به همدیگر و همچنین نسبت به شما پیدا می کنند و به این شیوه میزان بازدهی در کار بیشتر می شود.

10) یک بار آن ها را به محل کار دعوت کنید.

شما با این کار می توانید یک تجربه زیبایی برای کارکنانی که به شکل دورکاری کار می کنند فراهم کنید. انجام این کار می تواند به آن ها کمک کند تا درک بهتری از محیط کار شما داشته باشند و همچنین شما هم می توانید آن ها را بهتر بشناسید. بنابراین با این کار می توانید ارتباط صمیمی تر و بهتری با آن ها برقرار کنید که این ارتباط می تواند منجر به افزایش بازدهی آن ها در کار هم بشود.

11) برای کارکنانی که به شکل دورکاری کار می‌کنند و کارشان را خوب انجام می دهند جوایزی تعیین کنید.

چون آن ها به شکل دورکاری کار انجام می دهند دلیل نمی شود که به آن ها پاداشی تعلق نگیرد. سعی کنید در صورتی که برای کارکنانی که خوب کار می کنند و به شکل حضوری کار می کنند، پاداشی در نظر گرفته اید؛ بدون تبعیض قایل شدن، برای کارکنانی هم که دورکاری می کنند همان پاداش‌ها را درنظر بگیرید و به آن ها هم همان پاداش ها را بدهید. این کار باعث تشویق شدن هرچه بیشتر آن ها می شود.

12) سعی کنید همان دوره های آموزشی را که برای کارکنان حضوری برقرار می کنید، همان دوره ها را برای کارکنانی که به شکل دورکاری کار می کنند نیز برگزار کنید.

کارکنانی که به شکل دورکاری کار می‌کنند هم مانند کارکنانی به شکل شکل حضوری کار می کنند نیاز به برقراری این دوره‌های آموزشی و نیاز به آموزش دارند. بنابراین سعی کنید دوره های آموزشی  که برای کارکنانی که به شکل حضوری کار می کنند برگزار می کنید را برای کارکنانی که به شکل دورکاری کار می کنند نیز برگزار کنید تا آن ها هم از این دوره های بهره مند شوند.

13) سعی کنید برای آن دسته از کارکنانی (چه حضوری و چه غیرحضوری) که در یک رشته خاصی مهارت دارند و علاقه دارند تا این مهارت خودشان را به دیگران انتقال دهند و توانایی های خودشان را به دیگران یاد دهند؛ موقعیتی را ایجاد کنید که بتوانند با استفاده از شیوه های آنلاین این کار را انجام دهند و هم برای کارکنان حضوری و هم برای کارکنانی که به شکل دورکاری کار می‌کنند این دوره ها را بگذارند تا آن هایی که غیرحضوری کار می کنند هم بتوانند از این موقعیت بهره مند شوند.

14) سعی کنید چت های گروهی کاری تشکیل دهید که در آن ها هرکدام از کارکنان درباره نوع کاری که می کنند برای دیگران توضیحاتی بدهند.

به عنوان مثال در بخش فروش، ممکن است دو نفر کار کنند که کارشان با هم کاملاً متفاوت باشد. سعی کنید کاری کنید که چت‌های آنلاین تشکیل شود و این افرادی که با هم دارای وظیفه های متفاوتی هستند، هرکدامشان کاری که می‌کنند را برای دیگران توضیح دهند و بیان کنند که کارشان درباره چیست. این کار باعث می شود که اعضای مختلف، با نوع کار یکدیگر آشنا شوند.

15) سعی کنید محیطی را فراهم کنید که کارکنان حضوری و کارکنانی که به صورت غیرحضوری کار می کنند، با هم درباره موضوعاتی خارج از کار، به بحث و گفتگو بپردازند.

مخصوصاً در صورتی که شما نرم افزاری مخصوص این کار دارید سعی کنید کاری کنید که همه کارکنان بتوانند از این نرم افزار استفاده کنند و درباره موضوعات و مسایل مختلفی که ارتباطی هم به کار ندارد با هم چت کنند. این کار باعث می شود که همبستگی میان کارکنان بیشتر می شود و کارکنانی که به شکل دورکاری کار انجام می دهند احساس مقبولیت و احساس پذیرفته تر شده بیشتری می کنند.

16) سعی کنید کاری کنید که در صورتی که کارکنانی که به شکل دورکاری کار می کنند، سریال تلویزیونی و یا فیلم سینمایی مورد علاقه خودشان را دارند که با کارکانان دیگر (حضوری یا غیرحضوری) مشترک است؛ آن را با هم ببینند.

این کار می تواند باعث افزایش احساس همبستگی هرچه بیشتر اعضای این تیم شود و همچنین باعث می شود که کارکنانی که به شکل دورکاری کار می کنند، این موقعیت را بدست خواهند آورد که از داشتن ارتباطات آنلاین با دیگر کارکنان لذت بیشتری ببرند و احساس کنند به آن ها توجه بیشتری می شود.

17) از کلیه کارکنان (چه کارکنان حضوری و چه کارکنانی که به شکل دورکاری کار می کنند) بخواهید که یک لیستی از هدف هایی که دارند ایجاد کنند و این لیست را با کارکنان دیگر به اشتراک بگذارند.

انجام این کار باعث می شود که کارکنان احساس کنند که به اهدافشان توجه بیشتری می شود. چون احساس می‌کنند که خواسته‌هایی که دارند مورد توجه دیگر اعضای شرکت قرار گرفته است. این کار همچنین می تواند باعث شود که اعتماد به نفس اعضای تیم بیشتر شود و درکی که همکاران از هم دارند هم افزایش پیدا کند.

18) سعی کنید کاری کنید که کلیه کارکنان (چه کارکنانی که به صورت حضوری کار می کنند و چه کارکنانی که به شکل دورکاری کار می کنند) با هم یک لیستی از کارهایی مورد علاقه شان تهیه کنند.

به عنوان مثال این کار می تواند برای برخی از کارکنان گوش کردن به موسیقی باشد. بنابراین آن دسته از کارکنانی که موسیقی دوست دارند می توانند مورد گوش کردن به موسیقی را به لیست اضافه کنند. و یا ممکن است انجام فعالیت های ورزشی و تماشای فوتبال و غیره از موضوعاتی باشد که باید به عنوان کار مورد علاقه درنظر داشت.

19) سعی کنید کارکنان  (چه کارکنان حضوری و چه کارکنانی که به شکل دورکاری کار می کنند) را بر اساس فعالیت هایی که دوست دارند؛ دسته بندی کنید تا در صورتی که می‌توانند و به هم دسترسی دارند، فعالیت های مورد نظرشان را در اوقات فراغت به شکل گروهی انجام دهند.

به عنوان مثال می‌توانید تعیین کنید که کدام دسته از کارکنان علاقه به تماشای مسابقات ورزشی دارند و سپس آن‌ها را در یک گروه قرار دهید. شما حتی می‌توانید برای این گروه ها سرگروه انتخاب کنید. البته در انتخاب سرگروه باید این نکته را درنظر داشته باشید که نباید میان کارکنان حضوری و غیرحضوری تبعیض قایل شوید و باید کارکنان غیرحضوری هم به همان میزان شانس سرگروه شدن را داشته باشند.

20) سعی کنید کاری کنید که اطلاعاتی که کارکنان حضوری و غیرحضوری از هم دارند به روز رسانی شده باشد.

به عنوان مثال از کارکنان (چه حضوری و چه غیرحضوری) بخواهید تا در صورتی که به مسافرت رفتند و یا تغییری در محل زندگیشان ایجاد شد و یا این که شرایط زندگیشان تغییر کرد (مثلاً ازدواج کردند  و با بچه دار شدن و غیره) این تغییرات را از طریق ایمیل و پیام، با تمام همکاران خود در میان بگذارند.

21) سعی کنید کاری کنید که در میان کارکنانی که به شکل غیرحضوری کار می کنند، با کارکنانی که به شکل حضوری کار می کنند، یک رقابتی سالم ایجاد شود.

موضوع رقابت موضوعی است که در تمام شرکت ها و سازمان ها، کارکنان نسبت به هم کم و بیش آن را دارند. سعی کنید کاری کنید که بین کارکنانی که به صورت دورکاری و غیرحضوری کار می کنند و کارکنانی که به شکل حضوری کار می کنند این رقابت ایجاد شود. این کار منجر می شود که آن ها هم بتوانند احساس کنند که در کار جدی گرفته شده اند.

22) سعی کنید برنامه ای برای کارکنان حضوری و غیرحضوری بگذارید که به صورت همزمان در بازی های آنلاین شرکت کنند.

این کار هم یکی دیگر از کارهایی است که شما می توانید انجام دهید تا احساس رقابتی میان کارکنانی که به شکل آنلاین کار می‌کنند و کارکنانی که به شکل حضوری کار می کنند، ایجاد شود. سعی کنید آن ها را تشویق کنید تا چنین بازی هایی را انجام دهند و به این شیوه احساس رقابت را در میا ن آن ها ایجاد کنید. این کار همچنین به آن ها کمک می کند تا احساس برابری با کارکنان حضوری داشته باشند.

23) سعی کنید یک بازی آنلاین انتخاب کنید و در این بازی هم خودتان شرکت کنید و هم کاری کنید که کارکنانتان (هم کارکنانی که در کنار شما در شرکتتان کار می کنند و هم کارکنانی که به صورت غیرحضوری کار می کنند) همگی در این بازی شرکت کنند.

این هم یکی دیگر از روش‌هایی است که شما با استفاده از آن می توانید احساس همبستگی را میان کارکنان تیم افزایش دهید. با این کار می توانید کاری کنید که کارکنان غیرحضوری احساس کنند که جدی گرفته شده اند و فرقی با کارکنان حضوری و افرادی که به شکل حضوری در شرکت کار می کنند، ندارند.

24) جلسات نهار آنلاین برگزار کنید.

جلساتی ایجاد کنید که در این جلسات کارکنان غیرحضوری دستورالعمل پخت و پز و نوع غذا درست کردنشان را با دیگر اعضای تیم به اشتراک بگذارند تا دیگر اعضا هم بتوانند از این دستورالعمل ها یاد بگیرند. این کار  باعث می شود که ارتباط میان کارکنانی که به شکل دورکاری کار می کنند و کارکنانی که به شکل حضوری کار می کنند افزایش پیدا کند و کارکنان غیرحضوری احساس کنند که می توانند رابطه خوبی با کارکنان حضوری داشته باشند.

25) به کارکنانی که به شکل غیرحضوری کار می کنند و کارکنانی که به شکل حضوری کار می کنند، چالش های ویدیویی (Video Challenges) پیشنهاد کنید.

چالش های ویدیویی حالت های بسیار متنوعی دارند. از بازسازی یک موزیک ویدیو گرفته تا کارهای دیگر می توانند همه و همه جزیی از چالش های ویدیویی باشند. بنابراین شما می‌توانید با پیشنهاد کردن چالش‌های ویدیویی به کارکنان، کاری کنید که تمام کارکنان (هم آن هایی که به شکل حضوری کار می کنند و هم آن هایی که به شکل غیرحضوری کار می کنند) تشویق شوند که در یک کار تفریحی با هم همکاری کنند.

26) بین کارکنان حضوری و غیرحضوری یک مسابقه ای برگزار کنید و ببینید که کدامشان می توانند تصویر بهتری از یک منظره مورد نظر (به عنوان مثال غروب خورشید) ارایه کنند.

این کار باعث می شود که کارکنان تشویق شوند تا با کارکنان دیگر رقابت کنند که کدامشان کار را بهتر انجام می دهند. همچنین می توانید از آن ها بخواهید که خودشان درباره موضوعی که به نظرشان جالب می رسد، تصاویری را برایتان ارسال کنند و سپس بررسی کنند که کدامیک از این تصاویر از بقیه تصاویر بهتر می باشد.

27) سعی کنید کارکنانی که به شکل دورکاری کار می کنند را در کنار کارکنانی که به شکل حضوری کار می کنند در یک تیم قرار دهید و از آن ها بخواهید تا ایده های جدیدی را برای شرکت ابداع کنند.

این کار باعث می شود که میزان خلاقیت آن ها در تیم بیشتر می شود و باعث می شود که هم کارکنان حضوری و هم کارکنانی که به شکل غیرحضوری در شرکت کار می کنند، تشویق شوند تا در فعالیت‌های مبتکرانه شرکت کنند و مغزشان را وادار کنند که فعالیت های خلاقانه ایی بیشتری را انجام دهند. این کار منجر به تقویت روحیه و افزایش میزان اعتماد به نفس در کارکنان غیرحضوری هم می شود.

28) سعی کنید برای کارکنان (چه کارکنان حضوری و چه آن هایی که به صورت دورکاری برای شما کار می کنند) آزمون های مختلف قرار دهید

شما به این شیوه قادر خواهد بود تا دانش آن ها را درباره زمینه های مختلف مورد سنجش قرار دهید. در صورتی که بتوانید چنین آزمون های آنلاینی را برای آن‌ها ایجاد کنید، این توانایی را خواهید داشت تا هم بر میزان دانش آن ها اضافه کنید و هم این که کاری کنید که کارکنان غیرحضوریتان هم این اعتماد به نفس را پیدا کنند که به آن ها هم رسیدگی می شود.

29) درباره برنامه های تلویزیونی مورد علاقه تمام کارکنان (چه کارکنانی که به شکل حضوری کار می کنند و چه آن هایی که به شکل دورکاری کار می کنند) سوال کنید.

یکی دیگر از روش‌هایی که می توانید همبستگی میان کارکان حضوری و غیرحضوری را با هم افزایش دهید، این است که از آن ها درباره برنامه های تلویزیونی مورد علاقه شان و همچنین درباره فیلم های سینمایی و یا سریال‌هایی که دوست دارند بپرسید. این کار موجب می شود که بین آن ها احساس همبستگی بیشتری ایجاد شود و به هم نزدیک تر شوند.

30) سعی کنید تا از میان کارکنان حضوری و غیرحضوری، افرادی را به عنوان داوطلب پیدا کنید که داوطلب شوند که به شرکت های دیگر کمک کنند.

اصلاً برای معرفی کردن یک فرد تازه وارد از طرف شرکتتان برای کمک کردن به شرکت های دیگر، نیازی نیست که شما از کارکنان حضوری استفاده کنید. ممکن است بخواهید برای این کار از کارکنان غیرحضوری هم استفاده کنید چون هیچ فرقی نمی کند. بنابراین سعی کنید تا از میان کارکنان خود چه حضوری باشند و چه غیرحضوری، فرد یا افرادی را برای کمک کردن به شرکت های دیگر انتخاب کنید.

31) سعی کنید افرادی را از میان کارکنانتان انتخاب کنید (کارکنان حضوری و غیرحضوری فرقی نمیکند) تا به شرکت های دیگر از طریق تخصیص بودجه کمک کنند و سعی کنند برای این شرکت ها سرمایه جمع کنند. برای این کار هیچ فرقی نمی کند که شما یک کارمند حضوری را انتخاب کنید یا یک کارمند غیرحضوری را انتخاب نمایید چون هیچ تفاوتی نمی کند و کارمندان غیرحضوری و افرادی که در شرکت ها دورکاری می کنند هم مانند کارمندان حضوری می توانند برای شرکت ها مفید باشند.

 

32) سعی کنید جلساتی را تشکیل دهید و کارکنان حضوری و غیرحضوری را در کنار هم جمع کنید با این هدف که به برخی از موسسات خیریه کمک های مالی کنید.

بسیاری از موسسات خیریه هستند که نیازمند کمک های مالی شرکت شما می باشند. برای رساندن این کمک های مالی به هیچ عنوان نیازی نیست که از کارکنان حضوری استفاده کنید و لذا شما می توانید برای این کار از کارکنان غیرحضوری هم استفاده کنید. بنابراین سعی کنید تا جلساتی تشکیل دهید و در این جلسات هم کارکنان حضوری و هم کارکنان غیرحضوری را کنار هم جمع کنید و از آن ها بخواهید تا این کمک ها را انجام دهند.

33) یک تیمی از میان افرادی که در زمینه نامه نگاری مهارت دارند تشکیل دهید و تمام کارکنان را (هم کارکنانی که به شکل حضوری در کار فعالیت می کنند و هم آن‌هایی که به شکل غیرحضوری فعالیت می کنند و کارشان به شکل دورکاری است) در کنار هم جمع کنید و از آن ها بخواهید تا نامه هایی را برای سازمان ها و شرکت های دیگری که با قشر خاصی از افراد (مانند سازمان ها و نهادهایی که در حوزه نظامی فعالیت می‌کنند و سازمان هایی دیگر از این قبیل) بنویسند.

مسعود بازدید : 54 سه شنبه 30 اردیبهشت 1399 زمان : 17:39 نظرات (0)

16 توصیه به کارآفرینان برای این که در دوران بحران هایی مانند بحران کرونا، بتوانند آرام، قوی و شجاع بمانند

 

همه چیز از شهر ووهان شروع شد. زمانی که یک بیماری ناشناسی به نام بیماری کرونا گریبانگیر عده ای از چینی هایی شد که در این شهر زندگی می‌کردند. سپس کم کم این بیماری در کل دنیا شیوع پیدا کرد به طوری که تمام دنیا را تحت االشعاع خود قرار داد. کرونا زندگی انسان‌ها را دگرگون کرد. بسیاری از افراد شغل خودشان را از دست دادند. میزان بیکاری در کشورهای مختلف به شیوه قابل توجهی افزایش پیدا کرد و بسیاری از افرادی که به این بیماری مبتلا شده بودند جان خودشان را از دست دادند. وضعیت در بسیاری از کشورهای دنیا به شکل خطرناک اعلام شد و دولت‌ها از مردم خواستند تا در خانه‌هایشان بمانند.

در مواردی مانند این بحران، موضوع رهبری کردن گروهی دیگر (که کاری است که مدیران شرکت ها و کارآفرینان معمولاً انجام می دهند) کاری دشوار می باشد. در دوران این بحران، اهمیت این کار از گذشته خیلی بیشتر شده است. در چنین مواردی نقشی که رهبران در سازمان دارند بسیار پررنگ تر از گذشته می شود به این دلیل که رهبران مسئولیت‌های زیادی را بر عهده دارند. بنابراین افرادی که به عنوان رهبران سازمان ها و شرکت ها شناخته می‌شوند، هنگامی که با چنین بحران هایی مواجه می شوند، باید بدانند که چگونه باید با این موضوع برخورد کنند و چگونه می‌توانند کاری کنند که وضعیت به شکل عادی حفظ شود. آن ها باید آرامش خودشان را حفظ کنند، شجاعت داشته باشند و همچنین احساس همزادپنداری با کارکنانشان داشته باشند تا بتوانند به این شیوه به تیمشان و همچنین به شرکتشان شانسی را برای بهتر زندگی کردن در این دوران سخت بدهند.

 

در صورتی که شما به عنوان یک رهبر سازمانی به دنبال راه حلی برای حل کردن این بحران می گردید؛ این پست برای شماست. در این پست قصد داریم تا شما را با 16 تا از توصیه هایی که کارآفرینان موفق برای بهتر مدیریت کردن تیم ها کرده‌اند آشنا کنیم.

 

1) به کارکنانتان روحیه دهید.

سعی کنید همیشه به کارکنانتان روحیه دهید و کاری کنید که آن‌ها احساس کنند که شما به فکرشان هستید. این کار منجر به این می شود که آن‌ها هم احساس کنند که شما با آن‌ها هستید. البته این روحیه دادن‌ها نباید صرفاً به شکل حرف زدن باشد و باید به شکل عملی از آن ها حمایت کنید. یعنی این که باید کارهایی بکنید که آن‌ها فکر کنند که شما حقیقتا می خواهید از آن‌ها محافظت نمایید.  آیا این ضرب المثل قدیمی را شنیده اید که می گوید: "انسان ها کاری را که شما کرده اید به خاطر می آورند نه حرفی را که زده اید"؟ این ضرب المثل بسیار درست است. باید اطمینان حاصل کنید که شما به آن ها احساس همزادپنداری دارید و حقیقتاً علاقه دارید که از آن‌ها حمایت کنید. این کار را می توانید با پرسیدن سوالات مختلف از آن ها بکنید. وقتی که این سوالات را از آن ها کردید، سپس به پاسخ هایی که می‌دهند گوش فرا دهید و به آن‌ها نشان دهید که حقیقتاً می خواهید به آن ها کمک کنید. وقتی که این کارها را بکنید آن‌ها احساس می‌کنند که شما واقعاً می خواهید به آن ها کمک کنید و همین موضوع منجر می شود که آن ها احساس کنند که شما هوایشان را دارید. یک رهبر حقیقی رهبری است که به حرف‌های کارکانش اول خوب گوش کند و بعد سعی کند تا بر این اساس حرف بزند. بنابراین کاری کنید که آنها احساس کنند که شما اصطلاحاً "در دسترس" هستید. به این معنی به آن ها همیشه این توانایی را دارند که جلو بیایند و با شما درباره مشکلات و موضوعاتی که دارند حرف بزنند. سعی کنید همیشه آغوشتان را برای آن ها باز کنید و آماده و پذیرای آن‌ها باشید.

2) سعی کنید ظاهر و باطن یکسانی داشته باشید.

تظاهر کردن برای افرادی که می‌خواهند در نقش یک کارآفرین ظاهر شوند، اصلاً کار درستی نیست. در صورتی که شما به عنوان یک فردی که رهبری سازمان را بر عهده دارد، بخواهید در کارتان تظاهر کنید؛ مسلم بدانید که به زودی همه می فهمند که شما دارید تظاهر می‌کنید و بدون تردید شکست خواهید خورد. بنابراین تظاهر کردن را کنار بگذارید و سعی کنید حقیقی باشید! در صورتی که فقط تظاهر کنید که رهبر خوبی هستید؛ به هیچ عنوان نتیجه مطلوبی را که باید بگیرید؛ نمی‌گیرید. بنابراین سعی کنید تظاهر نکنید و حقیقتا در کارتان مناسب عمل کنید. معمولاً این مشکل تظاهر کردن را در کارآفرینان جوان و بی‌تجربه می بینیم که سعی می‌کنند تا یک شخصیت متفاوت از آن چه که باید باشند از خودشان نشان دهند. در اکثر موارد، مخصوصاً مواردی که بحران وجود دارد؛ چنین چیزی بی فایده است. به طور کلی همه کارکنان دیر یا زود تفاوت میان فردی که حقیقتاً یک رهبر سازمانی و یک مدیر خوب است  و فردی که تنها می‌خواهد تظاهر کند که چنین است را می فهمند و درک می‌کنند. بنابراین سعی کنید چنین نباشید. رهبران جدید و تازه کار و بی تجربه باید این موضوع را یاد بگیرند که سعی کنند واقعی باشند و ارتباطاتی منطقی و درست را با کارکنانشان برقرار کنند و در این ارتباطات کاملاً صادق باشند و خود واقعیشان را نشان دهند. البته بدست آوردن این توانایی کم کم با مرور زمان بهتر و بهتر می شود و شما به کسب تجربه بیشتر این توانایی را به شیوه بهتری پیدا خواهید کرد.

3) گوش کنید، بیشتر از این که سخن بگویید!

یکی از مهم ترین توانایی‌ها و مهارت‌هایی که کارآفرینان به عنوان مدیران شرکت‌ها باید در دوران بحران‌هایی مانند دوران بحران کرونا داشته باشند؛ توانایی گوش کردن فعالانه یا Active Listening می باشد. وقتی که رهبران سازمان‌ها و مدیران شرکت‌ها چنین توانایی‌هایی را داشته باشند؛ می‌توانند به کارکنانشان اجازه دهند تا احساساتشان را بیان کنند و همچنین سوالاتی را که در ذهنشان ایجاد شده است از آن ها بپرسند. با انجام دادن این کار، شما به عنوان رهبر سازمان این توانایی را خواهید داشت تا درک کنید که چه چیزی در ذهن آن هاست و  به این شیوه می‌توانید با آن ها یک ارتباط بهتری برقرار نمایید. با انجام این کار همچنین شما می توانید درک کنید که آن ها به چه چیزی نیاز دارند و سعی کنید تا در جهت برآورده کردن نیاز آنها اقداماتی انجام دهید. در صورتی که شما به عنوان یک کارآفرین این توانایی را داشته باشید که فعالانه گوش کنید، می‌توانید اطلاعات جدیدی را درباره آن ها بدست آورید که این اطلاعات می تواند به شما هم کمک کند. شما می توانید اطلاعاتی را بدست آورید که در گذشته نداشته اید. این کار می‌تواند به شما کمک کند تا تصمیماتتان را در آینده بهتر از گذشته بگیرید.

بنابراین سعی کنید وقتی که با کارکنانتان صحبت می‌کنید، خیلی حرف نزنید و به آن ها اجازه دهید که آن ها صحبت کنند. این کار می‌تواند یکی دیگر از ویژگی‌هایی را که شما را تبدیل به یک رهبر خوب می‌کند در شما بوجود آورد.

4) سعی کنید تا جایی که ممکن است خودتان را با آن چه که کارکنانتان می خواهند، منطبق کنید.

در صورتی که می خواهید رهبر بهتری شوید؛ باید به نیازهایی که کارکنانتان دارند بیشتر توجه کنید. شما همچنین باید به احساسات آنها هم توجه کنید. وقتی که به احساسات آنها توجه بیشتری داشته باشید و نیازهایی که دارند را بهتر بشناسید، می‌توانید شیوه خودتان را به گونه ای تغییر دهید که در کارتان موفق تر باشید. انجام این کار در ابتدا ممکن است کمی دشوار به نظر بیاید. ممکن است در ابتدای کار از خودتان سوال کنید که چگونه می توانم نیازهای همه کارکنانم را بشناسم؟ ولی پاسخ به این کار اسان است. در صورتی که شما به آن ها نشان دهید که احساساتشان برایتان مهم است؛ می توانید به راحتی با آن ها رابطه مناسب و صمیمی برقرار کنید و می توانید درک کنید که آن ها چه می خواهند.

بنابراین اولین قدمی که در این سمت بر می‌دارید؛ توجه کردن به احساسات آن هاست. شما باید به آن‌ها نشان دهید که به احساساتشان توجه می‌کنید و آن ها برای شما ارزش دارند. در صورتی که چنین باشد؛ به راحتی می توانید از حرف هایی که می زنند بفهمید که نیازهایی که دارند چیست و به راحتی می‌توانید در جهت برآورده کردن این نیازها اقدام کنید. بنابراین سعی نمایید به نیازهایی که کارکنانتان دارند توجه کنید و همواره در جهت رفع کردن نیازهایشان اقدام کنید.

5) تمرکز خودتان را به جای خودتان، سمت دیگران معطوف کنید.

یک کارآفرین و مدیر خوب، فردی است که در زمانی که بحرانی بوجود می آید، به جای این که صرفاً بر روی شخص خودش و مسائلی که خودش دارد تمرکز کند؛ بر روی دیگران تمرکز می کند. این "تغییر جهت تمرکز" از سمت خودتان به سمت دیگران می تواند بسیار موثر باشد. در زمانی که بحران‌هایی (مانند همین بحران کرونا) ایجاد شده است؛ مدیر موفق مدیری است که به جای این که تنها به مسائل شخصی که مربوط به خودش است فکر کند، سعی کند فکرش را بر روی دیگر افراد متمرکز سازد. این فرد باید به جای این که به غلبه کردن بر ترس های خودش فکر کند به این فکر نماید که چگونه دیگرانی را که ممکن است بترسند؛ آرام کند. به جای این که تمام مدت زمانش را به گوشه ای نشستن و تاسف خوردن برای خودش و ضررهای احتمالی که در این بحران کرده است بگذراند، باید به این فکر کند که چگونه روش هایی پیدا کند که بتواند به کارمندانش که ممکن است از او وضعیت بدتری هم داشته باشند کمک کند. این کارها منجر می شود که کارکنانش هم اعتماد بیشتری به او می کنند و او را به عنوان یک فرد قابل احترام و لایق برای مدیریت خواهند شناخت. بنابراین شما به عنوان یک فرد کارآفرینی که می‌خواهد بحران را به خوبی مدیریت کند، باید این توانایی را داشته باشید که به جای فکر کردن به خودتان، به دیگران فکر کنید.

6) کلماتی را که قرار است در سخنرانی‌هایتان بگویید، از قبل آماده نمایید.

یکی دیگر از ویژگی‌هایی که کارآفرینان باید داشته باشند؛ ویژگی برنامه ریزی کردن برای چگونگی صحبت کردن می‌باشد. البته این ویژگی است که کارآفرینان و مدیران شرکت و کسانی که به نوعی رهبری یک سازمان  و یا شرکت را بر عهده دارند باید در تمامی مراحل داشته باشند. ولی این موضوع مخصوصاً زمانی ارزش پیدا می‌کند که شرکت با بحران بزرگی دست به گریبان می‌شود (مانند بحران کرونا) در چنین شرایطی، نیاز است که مدیران شرکت دقیقاً بدانند که چه می‌خواهند بگویند. برای این که برای سخنرانی‌های خودتان یک برنامه‌ریزی منظمی داشته باشید؛ در وهله اول کاری که باید بکنید این است که برای حرف‌هایی که می‌خواهید بزنید اولویت بندی قرار دهید. برای انتخاب کردن لغت‌ها فکر کنید. کلمه‌ها و عبارت‌ها را با دقت پیدا کنید و آن‌ها را در کنار همدیگر قرار دهید. تمام حرف‌هایی را که می‌خواهید به عنوان یک رهبر سازمانی در طول یک روز بزنید را بر روی یک کاغذ بنویسید و نگه دارید. در انتخاب کردن این کلمات آرامش خودتان را حفظ کنید و همچنین تمرکز کنید و صبور باشید. با صبر و حوصله فکر کنید که از کدام کلمات می‌خواهید استفاده کنید و این کلمات خودشان را به شما نشان خواهند داد!

یکی از بهترین زمان‌هایی که می‌توانید برای آماده کردن این کلمات برای خودتان انتخاب کنید؛ زمان قبل از رفتن به رختخواب است. در این زمان مغز شما آمادگی دارد که روز را تکرار کنید و ببینید که چه اشتباهاتی مرتکب شده‌اید و چه حرف‌هایی را زده‌اید که نباید می‌زدید و سعی کنید برای کلماتی که می‌خواهید فردا بگویید؛ این اشتباهات را تکرار ننمایید. وقتی که کلماتی را که می‌خواهید انتخاب کنید انتخاب کردید، می توانید با خیال راحت به رختخواب بروید و استراحت کنید در صورتی که دقیقاً می‌دانید که فردا قرار است چگونه با کارکنان حرف بزنید!

7) بر اساس ارزش های مثبت و انسانی درونتان عمل کنید.

سعی کنید اعمالتان بر اساس ارزش‌های اخلاقی درست و مثبت باشد. در حقیقت این ارزش‌های درونی و انسانی و اخلاقی هستند که منجر می شوند که انگیزه ما انسان ها برای انجام دادن کارهای مختلف شکل بگیرد. این ارزش‌های مثبت هستند که به شما یک انرژی درونی می دهند که کاری را که به نظرتان مثبت و درست است؛ انجام دهید. بنابراین اگر به صدای درونیتان گوش کنید، این ارزش‌های اخلاقی و درونی را پیدا می‌کنید. انجام دادن کارهای خوب برای مشتریان و محبت کردن به کارکنانتان یکی از بهترین کارهایی است که منجر می شود که شما احساس یک رشد پایدار را داشته باشید. این کار همچنین به شما احساس شادی و ضعف فراوانی را می دهد و در صورتی که مشتریان و کارکنان شما از کاری که شما برایشان انجام می‌دهید راضی باشند؛ این احساس شادی و شعف در شما دوچندان خواهد شد. در ضمن در صورتی که آنها از شما راضی باشند؛ به شما اعتماد بیشتری می‌کنند و سعی می نمایند تا آن ها هم به نوبه خودشان به شما کمک کنند؛ حتی در دوران بحران هایی مانند کرونا!

 

8) تفکر مثبتی داشته باشید.

یکی دیگر از ویژگی‌هایی که کارآفرینان و مدیران موفق دارند این است که در هنگام بروز بحران‌های مختلف، سعی می‌کنند تا به انسانی‌ترین شکل ممکن عمل کنند. شما باید سعی کنید تا علاوه بر این که این چنین انسانی عمل می‌کنید، تیمتان را هم وادار کنید که مانند شما عمل کنند. بهترین شکل عمل کردن نتیجه بهترین شکل فکر کردن است. بنابراین شما باید سعی کنید مثبت اندیش باشید و مثبت فکر کنید تا بتوانید بر همین اساس مثبت هم عمل کنید. بنابراین داشتن تفکر مثبت می‌تواند به شما کمک کند تا در کارتان هم مثبت عمل کنید و در نتیجه موفق تر شوید. بنابراین این موضوع را فراموش نکنید که برای این که عمل مثبتی داشته باشید باید تفکر مثبت داشته باشید. داشتن تفکر مثبت همچنین به شما کمک می‌کند تا در کارتان بیشتر موفق باشید و بتوانید در زمان‌های بحرانی که هر انسانی در این زمان‌ها نیازمند آرامش داشتن است؛ روحیه ای مثبت داشته باشید و بتوانید آرامش خودتان را حفظ کنید. بنابراین داشتن تفکر مثبت می تواند در آرام ماندن به شما خیلی کمک کند چون حفظ کردن آرامش در این دوران برای شما خیلی حیاتی می باشد.

9) قوی باشید.

چیزی که کارکنان یک شرکت در دوران‌های بحرانی مانند دوران بحران کرونا از یک رهبر انتظار دارند، قوی بودن است. آن‌ها در این دوران احتیاج به یک فردی دارند که به اندازه کافی قدرت داشته باشد که آن‌ها بتوانند بر روی آن تکیه کنند. کارکنان در این دوران به فردی احتیاج دارند تا مانند یک ستونی باشد که تمام شرکت بتواند به آن تکیه نمایند. رهبر و مدیر یک شرکت وظیفه هماهنگ سازی تمام کارکنان را دارد و همچنین وظیفه دارد تا قوی و با استحکام بایستد و کاری کند که مردم بتوانند از او یاد بگیرند. کارکنان یک شرکت و سازمان در زمانی که بحران وجود دارد، احتیاج به یک رهبری دارند که بتوانند به این فرد اعتماد کنند. آن‌ها می‌خواهند به فردی اعتماد کنند که می‌تواند مشکلات شرکت را حل کند. مدیر یک شرکت بودن، به خصوص در زمان‌هایی که برای این شرکت بحران وجود دارد؛ کار دشواری است و ممکن است هر کسی نتواند از پس آن برآید. بنابراین باید سعی کنید تا جایی که ممکن است بر روی خودتان کار کنید تا بتوانید قوی تر از همیشه به عنوان یک مدیر، نقش موثری بازی کنید.

 

10) اولویت بندی خودتان را به این شکل انجام دهید: اول کارکنان و بعد سودآوری

همان طور که در مورد بالا اشاره شد؛ یک سازمان و شرکت نیاز به رهبری دارد که مانند ناخدای یک کشتی عمل می‌کند. این فرد باید به گونه ای عمل کند که اولین اولویت را به کارکنانش بدهد و سعی کند تا بهترین شرایط را برای آن ها فراهم کند. بنابراین شما به عنوان یک رهبر باید اولویت را به کارکنان خودتان بدهید. در صورتی که شما اولویت را بر روی کارکنان قرار دهید، آن‌ها نیز شما را در اولویت قرار می دهند و به شما اعتماد می‌کنند. افراد زیادی هستند که به عنوان مدیران و رهبران سازمانی کار می‌کنند و در صورتی که به بحران برخورد کنند؛ احساس می‌کنند که اولویت با این است که باید شرکت خودشان را از نظر سودآوری نجات دهند. خوب فکر کردن به سودآوری در یک شرکت کار درستی است اما در صورتی که این افراد نخواهند اولویت را به کارکنانشان بدهند، نمی‌توانند اعتماد افرادی را که می‌خواهند؛ بدست آورند.

 

11) سعی کنید الگوی کارکنان باشید.

کارکنان در زمان های بحران باید به رهبرانشان نگاه کنند و سعی کنند تا از آنها تقلید کنند. بنابراین شما باید در رفتارتان به عنوان یک مدیر، الگویی برای افرادی باشید که می‌خواهند از شما الگوبرداری کنند. در صورتی که شما به عنوان یک رهبر سازمانی نتوانید رفتاری شایسته داشته باشید به گونه ای که کارکنان و زیردستانتان نتوانند از شما الگوبرداری کنند؛ در این صورت با مشکلات جدی مواجه خواهید شد و ممکن است کارتان مشکل شود. رهبرانی که در چنین وضعیتی آرامش خودشان را حفظ می‌کنند و سعی می نمایند تا رفتار مناسب و شایسته ای انجام دهند؛ این امر باعث می‌شوند که کارکنانشان هم به آن‌ها اعتماد ‌کنند و در نتیجه آن ها هم مانند رهبرانشان رفتار معقول و شایسته ای از خودشان نشان می دهند. بنابراین وضعیت سازمان در چنین شرایطی رونق پیدا می کند. اما در صورتی که فردی که به عنوان رهبر سازمان کار می‌کند رفتار مناسبی از خودش نشان ندهد؛ این موضوع باعث می‌شود که دیگران هم از این فرد الگوبرداری می‌کنند و از خودشان رفتارهای ناشایست نشان می دهند که همین موضوع باعث می‌شود که شرکت از رونق بیفتد. بنابراین مواظب رفتارتان باشید!

12) یاد بگیرید که انرژی خودتان را ذخیره کنید.

اولین و مهم ترین وظیه‌ای که هر رهبر در سازمان و هر مدیر در شرکت دارد، این است که مسئولیت انرژی که دارد را برعهده بگیرد؛ سعی کند این انرژی خودش را منظم کند و درباره آن برنامه ریزی نماید و سپس سعی کند تا به بهترین شکل ممکن از آن استفاده کند. همچنین این فرد وظیفه دارد تا سعی کند تا انرژی افرادی که در کنار این فرد کار می کنند را مدیریت نماید. بنابراین شما به عنوان مدیر یک سازمان وظیفه دارید تا مخصوصاً در دوران‌های بحرانی برای شرکت (مانند زمانی که بیماری کرونا شیوع پیدا کرده است) کاری کنید که انرژی خودتان ذخیره شود. همچنین شما باید به کارکنانتان هم کمک کنید که چگونگی استفاده مناسب از انرژیشان را بیاموزند. انجام این کار ممکن است در ابتدا کمی دشوار به نظر برسد اما کم کم به مرور و با استفاده از بررسی‌های بیشتر شما به این نتیجه خواهید رسید که می‌توانید به راحتی این انرژی خودتان را مدیریت کنید و کار مدیریت کردن انرژی به این سختی‌ها هم که شما فکر می کردید، نمی باشد.

13) سعی کنید توانایی‌های افزایش کنترل را در خودتان افزایش دهید.

شما باید بدانید که دارید "رهبری" می‌کنید. به این معنی که شما دارید مسئولیت عده ای دیگر از کارکنان را هم که برای شما کار می‌کنند بر عهده می گیرید. و این رهبری کردن با خودش مسئولیت می آورد. بنابراین شما باید برای این که بتوانید از پس این مسئولیت خطیر برآیید؛ این توانایی را داشته باشید که برای خودتان بررسی کنید که چه اتفاق‌هایی در حال افتادن است و همچنین برای رویارویی بهتر با چنین اتفاقاتی برای خودتان برنامه ای را بچینید! این کار را باید مرحله به مرحله انجام دهید و در تمام مراحل باید از ذهنتان استفاده کنید. برای این کار نیاز دارید تا خودتان را "کنترل" کنید. شما باید هم بر روی ذهنتان کنترل داشته باشید و هم این که اهدافتان را مشخص نمایید. بنابراین کنترل داشتن بر روی ذهن یکی از مهم ترین کارهایی است که افرادی که می خواهند به عنون رهبر سازمان کار کنند باید انجام دهند. آن ها باید این توانایی را داشته باشند تا ذهنشان را کانالیزه کنند، تا آن گونه که می‌خواهند از آن استفاده کنند و بتوانند نتیجه های مطلوبی را از آن بگیرند.

 

14) ارتباطات صمیمانه با کارکنانتان ایجاد کنید.

هنگامی که می خواهید با کارکنانتان ارتباط برقرار کنید؛ باید به شیوه برقرار کردن این ارتباطات توجه کنید. برای این که بتوانید به درستی با آن‌ها ارتباط برقرار کنید؛ باید در وهله اول خودتان را آماده کنید برای این که بدانید که می‌خواهید چه چیزی به آن ها بگویید و چه چیزی نگویید. باید اطمینان پیدا کنید که از کلمات و عبارت‌های مناسبی برای آن‌ها استفاده می‌کنید. در این راه که راه دشواری است؛ باید دقیقاً درک کنید که چگونه مسیر را بپیمایید تا به آن‌ها نزدیک تر شوید. همچنین سعی کنید وقتی که با آن‌ها حرف می زنید، مسئولیت حرفی را که می‌زنید هم بر عهده بگیرید و اطمینان حاصل کنید که آن‌ها حرف شما را درک می‌کنند. داشتن یک ارتباط مناسب و خوب با این کارکنان می تواند به شما کمک کند تا در کارتان موفق تر باشید. وقتی که شما یک ارتباط مناسب را با آن ها برقرار می‌کنید؛ آن‌ها احساس می‌نمایند که شما آن ها را دوست دارید و به فکرشان هستید. بنابراین آن ها هم سعی می‌کنند تا ارتباطات مشابهی را با شما برقرار کنند.

 

15) تمرین‌هایی برای حفظ تمرکز و آرامش خودتان انجام دهید.

این نکته را فراموش نکنید که ما هرگز نمی‌توانیم به عنوان منبع آرامشی برای دیگران باشیم؛ هنگامی که خودمان نمی‌توانیم آرامش داشته باشیم!

بنابراین اولین قدم برای این که شما یک مدیری موفق باشید که به اطرافیانش آرامش می دهد این است که اول از همه به خودتان آرامش بدهید. این آرامش دادن شما به خودتان باعث می‌شود که به اطرافیانتان هم آرامش خواهید داد. اما در صورتی که شما خودتان آرامش نداشته باشید و ندانید که در زمان‌های بحران می خواهید چه برخوردی داشته باشید؛ اطمینان داشته باشید که دیگران هم نمی توانند این آرامش را داشته باشند.

برای این که آرامش داشته باشید می‌توانید از روشهای مختلفی استفاده کنید. از جمله این که می‌توانید تمرینات مختلفی را که در این زمینه وجود دارد و به حفظ آرامش انسان کمک می‌کند انجام دهید و یا این که می توانید از روش‌های فکری و روان شناسانه برای آرامش گرفتن خودتان استفاده کنید. تمام این روش ها می توانند به شما کمک کنند تا آرامش خودتان را بیشتر کنید. در چنین صورتی است که می‌توانید به دیگران هم آرامش بدهید و کاری کنید که آن‌ها هم آرامش داشته باشند.

 

16) از خودتان بپرسید که قرار است امروز چگونه جلوی کارکنان حاضر شوید.

هر روز صبح خودتان را در آینه نگاه کنید. از خودتان بپرسید که آیا ظاهر مناسبی دارم؟ آیا اگر کارکنان مرا این گونه ببینند؛ می توانند حرفم را قبول کنند؟ آیا می توانم به آن ها کمک کنم تا آرامش داشته باشند؟

یکی از مهم ترین نکته‌هایی که کارکنان شما به هنگامی که شما را می بینند به آن توجه می کنند، همین ظاهر شما است. ظاهر شما در این کار نقش تعیین کننده ای دارد و بنابراین شما در صورتی که سعی کنید که با ظاهر آراسته تری جلوی آن ها آشکار شوید؛ احتمال این را که آنها به شما بیشتر اعتماد کنند بالاتر برده‌اید. بنابراین سعی کنید حتماً موضوع لباس پوشیدن خودتان را همیشه درنظر داشته باشید. شما حتی می‌توانید چگونگی ظاهر خودتان را برای این که بیشتری توجه را از نظر مخاطبین جلب نمایید در یک کاغذ بنویسید و سعی کنید تا بر اساس این نوشته ها ظاهر خودتان را آراسته کنید.

مسعود بازدید : 84 یکشنبه 07 اردیبهشت 1399 زمان : 12:20 نظرات (0)

 

 

15 درسی که کارآفرینان می توانند از زندگی اپرا وینفری بگیرند

 

کارآفرینی فعالیتی است که نیاز به همت زیادی دارد. فردی که می خواهد کارآفرین باشد؛ باید اراده قوی داشته باشد و بداند که دقیقا دنبال چیست. این فرد باید توانایی های کارآفرینی (enterpreuner skills) داشته باشد تا بتواند این توانایی ها  را بکار بگیرد و به عنوان یک کارآفرین، فعالیت کند. بنابراین کارآفرین بودن موضوعی بحث پذیر و کاری است که به راحتی هر کسی نمی تواند آن را انجام دهد. یکی از روش هایی که کارآفرینان می توانند برای ادامه راه الهام بگیرند؛ این است که به مسیری که کارآفرینان قبلی طی کرده اند توجه کنند. کارآفرینان جوان می توانند کارآفرینانی را که قبل از آنها کارآفرین بوده اند را مورد مطالعه و بررسی قرار دهند و آن چه را که نیاز دارند، از زندگی آن ها و یا توصیه های آن ها بیاموزند و آن ها را برای خودشان سرمشق کنند. یکی از کارآفرینانی که زندگیش تاکنون سرمشق بسیاری از کارآفرینان جوان تر بوده است؛ اپرا وینفری است. اپرا وینفری، یک CEO موفق است که دارای ثروتی به اندازه 2.7 میلیارد دلار می باشد. از نظر بسیاری از مردم، او یکی از اثرگذارترین زنان در دنیا می باشد ولی ممکن بود او تنها یک میزبان برنامه تلویزیونی باشد و از آن پیش نرود! اما به دلیل ویژگی های مثبتی که داشت، توانست خودش را به یکی از معروف ترین کارآفرینان در دنیا تبدیل کند. در سال 1984، او به کاری که همیشه می خواست در رویاهایش انجام دهد رسید: قرار شد تا  میزبانی برنامه ای به نام "برنامه ای. ام. شیکاگو"  (A. M. Chicago) را بر عهده بگیرد. به این دلیل که او این برنامه را میزبانی کرده بود؛ در فهرست رده بندی ها، از رده های پایین به رده اول از نظر میزان محبوبیت رسید.دو سال بعد از آن، تمام ملت آمریکا این برنامه را تحت عنوان "برنامه اپرا وینفری" می شناختند! در اینجا بود که اپرا توانست هویت خودش را از یک مجری برنامه تلویزیونی، به کارآفرینی با درآمد 290 میلیون دلار در سال برساند.

در این پست قصد داریم 15 درسی که کارآفرینان می توانند از اپرا وینفری به عنوان یک کارآفرین موفق بگیرند را بیان کنیم:

1. با خودتان روراست باشید.

2. از هیچ چیز نترسید و با قدرت به جلو بروید.

3. اگر نیفتاده اید؛ معلوم است که اصلا راه نرفته اید!

4. وقتی اتفاق بدی برای شما افتاد، سعی کنید نیمه پر لیوان را ببینید.

5. اگر شرایط ثابت موجود به ضرر شما بود، این شرایط را به چالش بکشید.

6. به "قطب نمای درونیتان" توجه کنید.

7. شانس خودتان را خودتان با دست های خودتان بسازید.

8. با کمک کردن به دیگران، به خودتان کمک کنید.

9. بیشتر از قبل "سپاسگذارم" بگویید.

10. یاد بگیرید که برخی اوقات در کنار کار، تمریناتی برای آرامش داشتن انجام دهید.

11. دوستانتان را آگاهانه انتخاب کنید.

12. همیشه به این نکته فکر کنید که : "هیچ راز بزرگی وجود ندارد"

13. سعی کنید به کارتان علاقه پیدا کنید: موفق شدن در کاری که شما به آن علاقه دارید آسان تر است.

14. سعی کنید مالکیت تمام پروژه ها و کارهایی را که می کنید بدست آورید.

15. بدانید که خودتان مسئول زندگی خودتان هستید و نه هیچ کس دیگر!

مسعود بازدید : 40 سه شنبه 02 اردیبهشت 1399 زمان : 15:15 نظرات (0)

 

چرا باید مهارت های کارآفرینی قبل از دوران دانشگاه به دانش آموزان آموخته شود؟

 

امروزه کارآفرینی در تمام جنبه های زندگی انسان ها وارد شده است. بسیاری از افراد هستند که در زندگی امکانات زیادی برایشان فراهم می شود اما صرفا به دلیل این که توانایی کارآفرینی ندارند؛ نمی توانند از این امکانات استفاده کنند و بنابراین این امکانات را از دست می دهند. همچنین بسیاری از افراد هستند که توانایی هایی فوق العاده در زمینه های مختلف دارند ولی به این دلیل که کارآفرینی نمی دانند؛ نمی توانند آن طور که باید و شاید از این توانایی ها استفاده کنند و بنابراین توانایی هایشان مانند دشتی دست نخورده، بدون استفاده باقی می ماند.

اکنون بیاید یک مثال عملی بزنیم. الون ماسک (Elon Musk) را تصور کنید. فرض کنید که او از کودکی توانای کارآفرینی نداشت. در این صورت مجبور می شد تا به عنوان یک کارمند ساده در داروخانه باقی بماند و هرگز این موقعیت را پیدا نمی کرد که به چنین جایگاه بالایی دسترسی داشته باشد.

بدون تردید الون ماسک های زیادی هستند که فقط به این دلیل که در کودکی، این توانایی کارآفرینی را در خودشان ندارند، نمی توانند کار خودشان را مانند او پیش ببرند و بزرگترین شانس های زندگیشان (حتی در بسیاری از موارد این شانس ها ممکن است از شانس الون ماسک هم باارزش تر باشد) از دست می دهند. امروزه صدها و صدها کودک در سراسر دنیا وجود دارند که هرگز نتوانسته اند از توانایی هایشان استفاده کنند تنها به این دلیل که کسی نبوده است که شیوه کارآفرینی و تکنیک های کارآفرینی را به آنها یاد بدهد و در حقیقت آن ها "کارآفرین" بار نیامده اند. این در صورتی است که کودکانی که کارآفرین هستند و این توانایی ها را در همان ابتدای کودکی و در زمانی که در مدرسه ها درس می خوانند و دانش آموز هستند یاد می گیرند؛ می توانند به راحتی از کوچکترین موقعیت هایی که برایشان ایجاد می شود استفاده کنند. مغز کودکانی که به این شیوه فکر می کنند؛ این قابلیت را دارد که اصطلاحا "خارج از جعبه" فکر کنند. به این معنی که بسیاری از روش های سنتی  که همه برای حل کردن موضوعات مختلف از این روش ها استفاده می کرده اند را بشکنند و خودشان روش هایی جدید و مبتکرانه برای حل کردن موضوعات مختلف پیدا کنند.

البته برخی از کودکان دارای توانایی های کارآفرینانه به شکل بالقوه می باشند ولی حتی آن ها هم به آموزش های تجاری نیاز دارند. آن ها نیاز دارند تا آموزش هایی به آن ها داده شود که بتوانند از مهارت های کارآفرینان خودشان به بهترین شکلی استفاده کنند. یکی از دلیل های اصلی که بیشتر تجارت های کوچک در کارشان شکست می خورند این است که افرادی که این تجارت ها را ایجاد کرده اند؛ این توانایی را ندارند که تجارت خودشان را با استفاده از تکنیک های کارآفرینانه اداره کنند. آن ها تجارت های کوچک خودشان را ایجاد می کنند بدون این که توانایی مدیریت کردن آن را به بهترین شکلی داشته باشند.

یادگیری مهارت های تجاری، هرچقدر که سریع تر باشد بهتر است

امروزه در کشورهای مختلف دنیا تعداد افرادی که برای خودشان تجارت های کوچک دارند خیلی زیاد است. به عنوان مثال در کشور آمریکا، بیش از 30 میلیون تجارت کوچک وجود دارد که حدودا 58 میلیون نفر در آن جا کار می کنند. همچنین در کشورهای مختلف دنیا تعداد تجارت های کوچک یا به قولی "استارت آپ" ها زیادتر و زیادتر می شود. افرادی که این تجارت ها را ایجاد می کنند همگی افرادی هستند که در جامعه تحت عنوان کارآفرین قلمداد می شوند. این کارآفرینان باید مهارت های کارآفرینی را یاد بگیرند. در صورتی که آن ها مهارت های کارآفرینی را بلد نباشند؛ نمی توانند در کار اداره کردن این تجارت ها مفید باشند. آن ها باید به گونه ای تجارت ها را مدیریت کنند که به سود خودشان و کارکنانشان باشد. در صورتی که آن ها مغزهایی داشته باشند که بتواند به شیوه ای نوآورانه به کار نگاه کنند؛ می توان انتظار داشت که عملکرد تجارتی که در آن کار می کنند مناسب خواهد بود. در غیر این صورت تجارت آن ها محکوم به فنا است. این موضوع در آینده شدت بیشتری پیدا می کند. دنیای آینده دنیایی بسیار رقابتی می باشد که در آن تجارت های مختلف برای رسیدن به هدف هایشان با همدیگر به رقابت می پردازند. بنابراین کارآفرینی هایی که می خواهند در این رقابت پیروز شوند؛ باید به خوبی مدیریت شوند. از این رو کارآفرینانی که این تجارت ها را اداره می کنند؛ باید توانایی های کارآفرینی را از همان ابتدا در خودشان داشته باشند تا بتوانند به این شیوه کار را اداره کنند. در صورتی که آن ها ندانند که چگونه می توان تجارت را اداره کرد، نسبت به رقبایی که دارند (که کم هم نیستند!) عقب می افتند و شکست می خورند. بنابراین اداره کردن این تجارت ها در آینده توسط افرادی که قرار است به عنوان کارآفرین، این کار را انجام دهند نیازمند این موضوع است که تمام این افراد با توانایی های کارآفرینی آشنایی داشته باشند تا بتوانند در صورتی که موفق به کار تاسیس یک شرکت و یا یک تجارت شدند؛ بتوانند از این توانایی های کارآفرینانه خودشان استفاده کنند و برای تجارت و شرکتشان سودآوری داشته باشند.

تعداد صفحات : 12

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • مطالب
    لینک دوستان
  • مشاوره تحصیلی و شغلی
  • اپلیکیشن
  • طراحی سایت
  • چاپ و انتشار کتاب
  • وبلاگ تخصصی دکتر سبزعلی یمقانی
  • اخبار دانشجویی
  • وبلاگ آموزش تخصصی مقاله نویسی
  • پایان نامه
  • مفاهیم و اصول برندینگ
  • نگارش بیزینس پلن و طرح توجیهی
  • روش های مهاجرت و گرفتن اقامت
  • طنین و طراوت، وبلاگ تخصصی سالمندان
  • دیجیتال مارکتینگ
  • هنرگرافیک و طراحی لوگو
  • تازه های کارگاه ها و دوره های آموزشی
  • کسب درآمد اینترنتی
  • تازه های صادرات و واردات
  • آموزش زبان، مکالمات و مکاتبات تجاری و بازرگانی
  • ایده های کارآفرینی و استارتاپ
  • وبلاگ تخصصی دکتر سبزعلی یمقانی
  • روانشناسی مثبت
  • مجلات معتبر علمی
  • روان شناسی صنعتی و سازمانی
  • آرایشگری
  • خبر فوری
  • داروخانه معنوی
  • خبر های استخدامی تهران
  • آیا میدانستیدهای حقوقی
  • مد و فشن
  • زیبایی
  • ستارگان سینما
  • بازاریابی و فروش
  • ستارگان سینما
  • کارآفرینی
  • راهنمای نوین انواع تبلیغات
  • بهترین خانواده
  • پزشکی و سلامت
  • طنز و سرگرمی
  • اخبار و رسانه ها
  • هنر مدرن
  • سفر و توریسم
  • دانلود سریال جدید
  • قیمت روز خودروی شما
  • آخرین مطالب ارسال شده
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 118
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 13
  • آی پی دیروز : 21
  • بازدید امروز : 68
  • باردید دیروز : 44
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 155
  • بازدید ماه : 304
  • بازدید سال : 2,347
  • بازدید کلی : 13,567