12 نکته مدیریتی برای کارآفرینان
1) در اوایل، ممکن است شما توانایی جلب توجه مخاطب را نداشته باشید!
یکی از اشتباهاتی که بسیاری از کارآفرینانی که می خواهند به عنوان مدیر یک شرکت کار کنند این است که فکر می کنند که باید از همان ابتدا توجه دیگران را به خودشان جلب کنند. چنین تصوری اشتباه است. اولین کاری که شما باید به عنوان مدیر به آن توجه کنید این است که زمینه را فراهم کنید برای اینکه اعضای تیمتان بتوانند با همدیگر و با شما ارتباط مناسبی برقرار کنند. در صورتی که چنین رابطه ای میان شما و تیمتان برقرار شد، می توانید انتظار داشته باشید که کم کم آنها به عنوان رهبر تیم به شما توجه هم بکنند. اما در صورتی که نتوانستید چنین رابطه ای را با اعضای تیمتان برقرار کنید، هرگز نباید به این فکر کنید که توجه این افراد را به خودتان جلب کنید به این دلیل که در صورتی که ارتباط مناسبی میان شما و آنها وجود نداشته باشد؛ موضوع تلاش برای جلب کردن توجه این افراد برای شما موضوع بیهوده ای می شود!
2) از تجربیات دیگران استفاده کنید!
وقتی که می خواهید کاری را انجام دهید که در آن ناشی هستید، یکی از مهم ترین نکته هایی که باید توجه داشته باشید این است که از تجربیات افراد دیگری که در این زمینه تجربه و تخصص دارند استفاده کنید. این کار به شما کمک می کند تا بدانید که کارتان باید به چه شیوه ای پیش برود به این دلیل که افرادی که شما با آنها مشورت می کنید افرادی هستند که روندی را که شما می خواهید طی کنید طی کرده اند بنابراین در این کار تجربه و تخصص لازم را دارند بنابراین در صورتی که با این افراد صحبت کنید می توانید انتظار داشته باشید که این افراد به شما کمک کنند تا کارتان را بهتر انجام دهید. کمک گرفتن و راهنمایی گرفتن از این افراد می تواند در موارد بسیاری راهگشای کار شما باشد و می تواند به شما به عنوان فردی که تازه در ابتدای راه است کمک کند تا تجربیات بسیار زیادی را از دیگرانی که قبلا این تجربه ها را کسب کرده اند فرا بگیرد. شما می توانید از تجربه های سودمندی که این افراد در اختیارتان قرار می دهند نهایت استفاده را بکنید.
3) اطمینان حاصل کنید که در مسیر درست قرار گرفته اید و شیوه مدیریتی درستی دارید
انتخاب کردن شیوه درست مدیریت از نکته های بسیار مهم دیگری است که شما به عنوان یک کارآفرین باید حتما به آن توجه کنید. شما باید بدانید که چگونه کار مدیریت را انجام می دهید و برای اینکه این کار را به خوبی انجام دهید باید در ابتدا برای خودتان یک شیوه مناسب مدیریتی انتخاب کنید. سپس باید سعی کنید تا با استفاده از برنامه ریزی های مشخص، برای خودتان برنامه ریزی کنید و سعی کنید بر این اساس پروسه مدیریت خودتان را پیش ببرید. مدیریت کردن کاری است که شما برای اینکه بتوانید این کار را انجام دهید باید حتما دانش صحیح و منطقی نسبت به انجام دادن این کار داشته باشید و در صورتی که ندانید که چگونه این کار را باید انجام دهید (در صورتی که برای انجام دادن این کار برنامه ریزی مناسبی نداشته باشید) نمی توانید انتظار داشته باشید که تبدیل به یک مدیر موفق شوید. بنابراین شما برای اینکه مدیر موفقی شوید باید حتما استراتژی خودتان را تعیین کنید و دقیقا بدانید که راهکارتان برای مدیریت به چه صورتی می باشد.
4) قدر کارکنان خوبتان را بدانید
از دیگر نکته هایی که شما باید به عنوان یک مدیر موفق به آن توجه داشته باشید این است که باید ارزش کارکنانی که خوب کار می کنند را بدانید. به عنوان مثال در صورتی که فردی برای شما کار می کند که کیفیت کاری که انجام می دهد از نظر شما خیلی خوب است باید سعی کنید به هر شیوه ای که شده از این فرد و کاری که انجام می دهد قدردانی های لازم را به عمل بیاورید. به عنوان مثال می توانید برای کل اعضای شرکت جلسه ای تشکیل دهید و در این جلسه از فرد مورد نظر یاد کنید و کارهای خوبی را که انجام داده است مورد ستایش قرار دهید. این کار باعث می شود که کارکنان شما برای کار کردن روحیه بهتری داشته باشند. در این صورت آنها احساس می کنند که شما به فکر آنها می باشید و به آنها توجه می کنید. بنابراین در چنین وضعیتی احتمال اینکه آنها بهتر کار کنند خیلی بیشتر می باشد. به این دلیل که سعی می کنند تا کیفیت کارشان را بالا ببرند تا نفر بعدی که مدیر در جلسه شرکت از او تقدیر می کند، آنها باشند!
5) تک بعدی نباشید
یکی از بزرگترین اشتباهاتی که، افرادی که می خواهند کارآفرین شرکت های مختلف شوند این است که فکر می کنند که باید تک بعدی باشند! به این معنی که فکر می کنند برای اینکه تبدیل به یک مدیر موفق شوند باید تنها در یک بعد از قضیه خودشان را تقویت کنند. در صورتی که این موضوع کاملا اشتباه می باشد. یک مدیر موفق مدیری است که بتواند در تمام جنبه های کاری موفق باشد. به عنوان مثال ممکن است شما فرض کنید که مدیر موفق فردی است که وقت شناسی زیادی دارد. اما این تنها یکی از جنبه های کار است. به عنوان مثال فرض کنید که مدیر یک شرکتی فرد بسیار وقت شناسی باشد و همیشه سر وقت در محیط کارش حاضر شود. اما در صورتی که این فرد پارامترهای دیگر را نداشته باشد به هیچ عنوان نمی توان گفت که مدیر موفقی است. به عنوان مثال ممکن است همین فرد وقت شناس، به هیچ عنوان از کارکنانی که در شرکت خوب کار می کنند تشکر و قدردانی نکند. در این صورت چنین مدیری را نمی توان به عنوان مدیر مناسبی که کار باکیفیت می کند در نظر گرفت.
6) شوخ طبعی را فراموش نکنید
از دیگر ویژگی هایی که شما باید به عنوان یک مدیر موفق و کارآمد داشته باشید این است که نباید شوخ طبعی را در کارتان فراموش کنید. در صورتی که سعی کنید به عنوان یک مدیر، شوخ طبع باشید و سعی کنید تا با کارکنانتان خیلی جدی نباشید؛ کیفیت کاری شما بهتر می شود. تحقیقاتی که در این زمینه انجام گرفته است نشان داده است که مدیرانی که شوخ طبع می باشند و در کارشان حس شوخ طبعی را به کارکنان القا می کنند نسبت به مدیرانی که چنین وضعیتی ندارند بهتر و موفق تر عمل می کنند. تحقیقات نشان داده است که مدیرانی که سعی می کنند به جای اینکه با کارکنانشان جدی برخورد کنند، یک محیط صمیمی و همراه با شوخ طبعی ایجاد کنند نسبت به مدیرانی که سعی می کنند تا برخورد خشکی داشته باشند بهتر عمل می کنند. مدیرانی که به این شیوه عمل می کنند باعث می شوند که احساس اعتماد میان کارکنان ایجاد شود و همین احساس اعتماد باعث می شود که کارکنانشان بیشتر به آنها اعتماد کنند بنابراین همین اعتماد باعث می شود تا کیفیت کاری که انجام می دهند بیشتر شود.
7) چگونگی ارتباط گرفتن با کارکنان را یاد بگیرید
از نکته های مهم دیگری که مدیران برای اینکه ارتباط مناسبی با کارکنان داشته باشند این است که آنها باید ارتباط صمیمانه ای را با کارکنان برقرار کنند. برقرار کردن یک ارتباط صمیمانه و مناسب با کارکنان موضوعی بسیار مهم است که چگونگی برقرار کردن این رابطه نیازمند تلاش و تکرار و تمرین است. شما باید به عنوان یک مدیر بدانید که چگونه با کارکنان خودتان ارتباط برقرار کنید تا بتوانید به آنها کمک کنید که کارشان را بهتر انجام دهند. هنگامی که بحث رابطه مدیران و کارکنان پیش می آید شما باید به این نکته توجه کنید که "رابطه ای که شما به عنوان یک مدیر با آنها برقرار می کنید باید یک رابطه دوطرفه باشد نه یک رابطه یک طرفه!" این موضوع خیلی اهمیت دارد و شما باید بدانید که رابطه دوطرفه یعنی اینکه شما باید با آنها تعامل داشته باشید و با آنها دوست شوید. شما باید با آنها صمیمی باشید و کاری کنید که آنها احساس کنند که با شما صمیمی هستند. در حقیقت شما باید آنها را به عنوان یک دوست به حساب بیاورید نه یک کارمند!
8) نقاط ضعف خودتان را بشناسید
یکی دیگر از مهم ترین نکته هایی که شما به عنوان یک کارآفرینی که قرار است مدیر یک شرکت شود باید درنظر داشته باشید این است که نقاط ضعف خودتان را به خوبی بشناسید. در صورتی که شما نقطه های ضعف خودتان را نشناسید و ندانید که چه نقاط ضعفی دارید و ندانید که مدیریتتان چه مشکلاتی دارد، نمی توانید انتظار داشته باشید که در کارتان موفق شوید. به این دلیل که وقتی که نسبت به مشکلاتتان آگاهی نداشته باشید، نمی توانید این مشکلات را حل کنید بنابراین این مشکلات با شما باقی می مانند و به شما ضرر می زنند. به عنوان مثال، فرض کنید که شما فردی خجالتی هستید که نمی توانید به خوبی حرف بزنید. در صورتی که به عنوان یک مدیر، این مشکل خودتان را به خوبی نشناسید، نمی توانید کاری در جهت حل کردن این مشکل انجام دهید بنابراین در کارتان شکست می خورید. اما در صورتی که مشکل خجالتی بودن خودتان را بشناسید، احتمال اینکه سعی کنید این مشکل را حل کنید و در نهایت به نتیجه مطلوب برسید بیشتر می شود. بنابراین شناختن نقاط ضعفتان یکی از مهم ترین نکته هایی است که باید در نظر داشته باشید.
9) در مواقع سختی ها به کارکنان روحیه دهید
روحیه دادن به کارکنان و افرادی که زیر دست شما کار می کنند در مواقع سختی ها هم از نکته های مهمی است که شما باید درنظر داشته باشید. شما باید به آنها روحیه بدهید و سعی کنید کاری کنید که از نظر روانی توانایی پذیرش این سختی ها در کار را داشته باشند.
همانطور که می دانید، شما هر تجارتی که داشته باشید، ممکن است زمانی برسد که شرکت شما با بحران مواجه شود. بنابراین برای اینکه این بحران را برطرف کنید نیاز دارید تا روحیه خودتان را حفظ کنید و کارکنان هم باید روحیه خودشان را حفظ کنند. در چنین مواردی است که نقش شما به عنوان یک رهبر این است که روحیه کارکنان را حفظ کنید و به آنها روحیه بدهید و سعی کنید کاری کنید که آنها احساسات مثبتی داشته باشند و منفی نباشند. همین موضوع باعث می شود که اعتمادی که کارکنان به شما دارند افزایش پیدا کند و یک رابطه و پیوند قوی میان شما و آنها برقرار شود. بنابراین باید سعی کنید به هنگام مشکلاتی که برای کارکنان پیش می آید روحیه آنها را حفظ کنید.
10) اشتباه است اگر فکر کنید که کارمندی که در گذشته در یک شرکت بزرگ کار می کرده است حتما ایده های جالبی برای کار دارد ولی کارمندی که قبلا در شرکت های کوچک کار می کرده است ایده های مناسبی ندارد!
یکی از بزرگترین اشتباهاتی که مدیران سازمان انجام می دهند همین است. آنها فکر می کنند در صورتی که یکی از کارکنانشان که در گذشته در شرکت بزرگی کار می کرده است و اکنون به اینجا آمده است نظری در رابطه با کار بدهد حتما نظر او درست است و باید به آن اعتماد کرد اما در صورتی که کارمندی که در گذشته در شرکت کوچکی کار می کرده است نظری درباره کار بدهد نباید به نظر او اعتماد کرد!
چنین چیزی ابدا صحت ندارد. بسیارند کارکنانی که می توانند ایده های جدید و بسیار جالب در رابطه با پیشرفت کاری شرکت به شما بدهند ولی در گذشته در شرکت هایی کار می کرده اند که شرکت هایی بسیار کوچک بوده اند و برعکس، ممکن است کارمندانی داشته باشید که در شرکت های بسیار معروف و بزرگ کار می کرده اند ولی توصیه های بسیار بی ارزشی در رابطه با کار به شما بکنند.
11) سعی کنید از روانشناسی مثبت استفاده کنید
استفاده کردن از تکنیک روانشناسی مثبت هم از دیگر نکته هایی است که شما باید به عنوان فردی که می خواهد توانایی مدیریت کردن داشته باشد درنظر داشته باشید. شما باید حتما سعی کنید تا از تکنیک روانشناسی مثبت در برخورد کردن با کارکنان استفاده کنید تا بتوانید رابطه خوبی را با آنها برقرار کنید.
یکی از مهم ترین فواید استفاده کردن از روانشناسی مثبت این است که به شما کمک می کند تا از افکار منفی دور شوید و شما را به سمت افکار مثبت هدایت می کند. بنابراین در صورتی که می خواهید در کار مدیریت موفق شوید یکی از بهترین کارهایی که می توانید انجام دهید این است که از تکنیک روانشناسی مثبت استفاده کنید. شما باید تا حدود زیادی در این زمینه اطلاعات داشته باشید تا بتوانید یک رابطه مناسبی را با کارکنانتان برقرار کنید. تفکر منفی و داشتن فکرهای منفی یکی از بزرگترین دشمنانی است که ممکن است شما را به عنوان یک کارآفرین و به عنوان یک مدیر، تهدید کند. روانشناسی مثبت به شما کمک می کند تا از این افکار منفی رهایی پیدا کنید و همچنین رابطه بهتری با کارکنان هم داشته باشید.
12) اعتماد به نفس داشته باشید
آخرین مورد (که البته از نظر اهمیت آخرین مورد نیست!) این است که در کارتان به عنوان یک مدیر اعتماد به نفس داشته باشید. داشتن اعتماد به نفس یکی از مهم ترین پارامترهایی است که هر مدیری باید داشته باشد. در صورتی که اعتماد به نفس در کارتان نداشته باشید نمی توانید به اندازه کافی در کارتان موفق شوید به این دلیل که مدیر موفق مدیری است که دارای اعتماد به نفس بالایی باشد. بسیاری از مدیران هستند که از بسیاری از جهات دارای آمادگی لازم برای مدیریت می باشند ولی اعتماد به نفس پایینی دارند. این افراد به این دلیل که به خودشان اطمینان ندارند نمی توانند در کار مدیریت موفق شوند. اما در صورتی که شما به عنوان یک مدیر در کاری که انجام می دهید اعتماد به نفس داشته باشید و قبول داشته باشید که شما به عنوان یک مدیر می توانید به خوبی کارتان را انجام دهید، احتمال اینکه بتوانید یک مدیر خوب باشید بیشتر می شود. بنابراین داشتن اعتماد به نفس از ویژگی های مهمی است که یک کارآفرین موفق باید حتما داشته باشد و بدون آن موفقیت مدیران تقریبا غیرممکن می شود.